بیاین لطفا مهمونی جاری

بعضی شوهرا مثل شوهر من هیچ جوره کوتاه نمیان و فکر میکنن میخوای خانوادشونو از هم بپاشونی 

بیخیال اهمیت نده به حرفاشون 

به همسرت هم بگوسخته توی جمع زیادبشینم ونمیتونم درازبکشم زیاد

بگوالان شرایط فرق میکنه الان باردارم نبایدبهم استرس واردشه ممکن بازیه حرفی بزنن بابتش ناراحت شم وحالم بدمیشه نینی هم ناراحتیموحس میکنه 

نه مادرشوهرت باور نمیکنه میدونه داره چکار میکنه لج در بیاره ..مطمئن باش جلوی اونم اینجوری ازتو تعریف میکنه حس حسادت و رقابت بهم پیدا کنین ..دوست نداری بری به شوهرت بگو زنگ بزنه بگه بهش تلفنو بده جاریت بگو گفتم مستقیم به خودتون بگم نمیتونم شرایطم اینجوریه شوهرتم ببه برادرش بگه نمیتونه بیاد ..اگه به قول خودت زرنگ باشه و با سیاست تا آخر حرفتو میخونه ..میگه پس حرفمو دیگه بخودش بگم اختلاف میفته دوتا میزاره روش بش میگه بعد که به جاریه گفتی به مادرشوهرتم زنگ بزن بگو حالت بده به جاریتم گفتی دیگه حرفی باقی نمی مونه مادرشوهرت دیگه اینجا نمیتونه بگرده چیزی پیدا کنه تخم کدورتو تو دل دوتاتون بکاره.

خودشون و نظرشون هیچ اهمیتی نداره.طرفشو بگیرن تا جونشون دراد

بگو استراحت مطلقم دکتر گفته زیاد این ور اون ور نرو اگر آپارتمانیه خونش پله داره آسانسور نداره بگو دکتر گفته پله برام خوب نیست بچم زود بدنیا میاد 

توام بهش تیکه بنداز ساده نباش 

چه بد اینجا تو بی سیاستی کردی میدونه دادی دست مادرشوهره ....حرفاتونو قاطی واتی میکنه بهتون میندازه کینه و کدورتاتون  بدتر میشه ..باش حرف بزن برو خونش روش ارتباط برقرار کردن با خانواده شوهرتو عوض کنی همه چی حله

در کل که ادم باید خودشو الویت قرار بده راحت حرفشو بزنه و جایی که اذیت میشه نره....ولی اگه میخوای مادرشوهرت مثل اون درکت کنه  چند روز قبل  بگو لباسام تنگ شده واسه جشن فلانی باید برم خرید و اینا حتی پیش شوهرت  بگو چی بپوشمو اینا همه رو مطمئین کن که میری اون روز بگو حالم خوب نیست استراحت کن شبش لبلستم اماده بزار بگو نتونستم بیام حالم بد شد 

[QUOTE=340508742]شوهرم و چه جوری قانع کنم[/QUOTEعین زنداداش منه ...شایدم خودش باشه 

بگو وای از صبح منتظر صفحه گوشی رو نگاه کردم که دعوتم کنن برم چشام خشک شد از انتظار ولی دریغ از یه پیام