اومدیم خونه مادرشوهرم داشتیم حرف میزدیم حرف افتاد از خواهر جاریم مادرشوهرم گفت شنیدم با پسر فلانی دوست شده بگو مواظب باشه ها پسره شیطونه بلایی سر خواهرت نیاد
این خانم نسبتا محترم برگشته میگه عیب نداره فوقش عین ( )منو میگفت زنش میشه اونم تو جمع بی ادب بی شعور خیلی ناراحت شدم دختر خاله و دختر عمه عمه عای شوعرمم بودن😭
بگو ببند سلیطه
جوابشو میدادی
بی زبون نباش
کتاب بیشعوری رو هدیه بده بهش 😂😑
میگن طرف گوزو ب شقیقه ربط میده اینه
توهم میگفتی اون اخه من نمیشه که بیان بگیرنش
بلا نصبت بلا نصبت حکایت خر خرابی میکنه گوش گاو رو میبرن شد😁
جوابش بده
زبان نداری
چطور ساکت میمونی
بکوبش تحقیرش کن
همونجا ناراحتی تو نشون میدادی بهش میگفتی حد و حدود خودشو بدونه
من جات بودم میگفتم خواهرتو کسی گردن نمیگیره عزیزم
با من مقایسه اش نکن
میگفتی شما بین ما بودی میدونسی اتفاقی افتاده؟؟
علاقه باعث شد بمونیم کنار هم دائمی شه
و در آخر اگ از حضور من ناراحتی آب بریز اون جایی ک میسوزه عشقم🤪
من ک حفهمیدیم چی میگی
بهترین کار اینه که اینجور مواقع زل بزنی تو چشم طرف و بگی منظورت دقیقا چیه؟
وقتی ببینه شما برخورد میکنین، عمرا دیگه تیکه بندازه .
بی ادبی هم نکنین که مثل خودش بخواین تیکه بندازین، چون یکی اون میگه یکی شما و به درد نمیخوره
به نظرم حرف بدی نزده. متظورش این بوده که دوستی اشکالی نداره تهش به ازدواج ختم میشه
