یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
بهترین اتفاق زندگیم سال 1402 اتفاق افتاد ولی سال 1402 بدترین سال زندگیم بود ،درواقع بهترین اتفاق زندگیم در بدترین سال عمرم اتفاق افتاد و در واقع حتی بهترین اتفاق هم نتونست بدترین سال رو به بهترین سال یا حتی یه سال معمولی تبدیل کنه/ من ناراحت نیستم، نمیخوام هم برگردم به اون روزا، متنفر هم نیستم، فقط حسرت میخورم کسی هست بفهمه چی میگم؟/خاطرات عجیبند.
خدایا یعنی میشه چشامو ببندم واین سه ماه بگذره واون شب زایمان برسه ومن و گل دخترم سالم وسلامت بیایم خونه پیش بابایی...خدایاشکرت.لطفابرای امام زمان دورکعت نماز بخون وهرچی میخای ازشون طلب کن حاجتت رومیده
ناراخت نشو عزیزم ولی بشدت از چنین مردای اعصابم خورد میشه قدر نشناش نباشن ،و همه مسولیت بردن زن بندازن ،مگه اینکه ایشون دیده باشن شما زیاد ی خدای نکرده بیخیال هستید و مواظب بچع نباشید باعث شده باشه حساس شده باشه همسرتون
شوهر منم اوایل اینجوری بود یه بار نفهمید درو بست انگشت بچم موند لای در ،از اون موقع فهمید که طبیعیه یه وقتایی پیش میاد .باهاش صحبت کن بگو هممون این مشکلات برامون بوده و الان بزرگ شدیم
بچس دیگه ممکنه بخاطر بازیگوشی و شیطنت از این اتفاقا براش بیوفته تازه اول راهه شوهرت چرا باید خون ب پ ...
بخدا از ترسش امروز تو خونه ی مامانم خودمو زدم جیغ کشیدم قش کردم الانم از استرس دل و روده م بهم ریخته خوابم نمیبره موندم چکار کنم الان ک بچه خوابه برم بگم یا فردا ظهر بگم