مامانم با دوستاش رفته بیرون اینم از فرصت استفاده کرد و نرفت سرکار
خونه رو به گند کشیده، لباس و جوراباش هر کدوم یه طرفه مدام چایی و میوه میخوره و بالای بیست بار رفته دستشویی و خلط می‌کنه🤮 حالم از خودش و کاراش بهم میخوره
یه ساعت پیش عصرونه خورده بود الان داره شام میخوره
تازه ظرفارو شسته بودم، خونه رو مرتب کرده بودم😭
صدای تلویزیونم زیاده نمی‌ذاره درس بخونم بهش میگم کم کن بعد یه ربع دوباره زیاد می‌کنه
فضای خونه خیلی سنگینه متنفرم از این وضعیت
واقعا مرد تو خونه عذابه
اون خونه ای ک‌توش نفس میکشی و توش ارامش نسبی و رفاه نسبی داری مال باباته اون پولایی ک خرج میکنی از بالا باباته
حتی وسایل درس خوندنتم بابات فراهم کرده چطور میتونی راجب کسی ک اگ دور ازجون سایش بالا سرت نبود الان هیوکدوم از این رفاه هارو نداشتی اینجور حرف بزنی؟
بابات کلی زحمت میکشه تا تو یکم ارامش داسته باشی حالا تو بخاطر چارتا ظرف ک بابای بیچاره کثیف کرده یا سروصداش داری اینجور میگی!؟
اون چندین ساله صبا پامیشه از خابش میزنه میره سرکار برای تو برای خرج تو حالا تو یبار ظرف شستی منت میزاری؟ دلت میاد؟(:
نگو اینجوری چجوری دلت میخاد منم با بابام رفیق فاب نیسم اما دلم نمیاد اینجوری بگم
تو ساحل نیستی؟
