بچهها مامانم هیچ وقت از شوهرم خوب نمیگه
با اینکه شوهرم خیلی باهاشون خوبه یعنی بدی نداشته و رفتار بدی نداشته شوهرم آدم دلسوز و مهربونیه
حالا مامانم همیشه صحبت که میشه میگه از بچه های پدرشوهرت فقط فلانی خوبه
پرسشی اون یکی بچه اش رو میگفت
گفتم مامان پس چرا یه بار نمیگی شوهر من خوبه
یا مثلاً امشب خونه بابام صحبت این شد که شوهرم و باباش میخوان دو نفر رو آشتی بدن و واسطه ی خیر بشن
بابام نشنید چی گفتم گفت کی میخواد آشتی بده
مامانم گفت هیچی پدرشوهرش میخواد آشتی بده فلانی رو
و اسمی از همسر من نیآورد
من ناراحت شدم حقیقتش چرا انقد بی اهمیته براش انگار