بچه ها خواب دیدم منو دادش کوچیکم بچه های خودم باچندتا از اقوام از بازار میایم دیدم مادرم بین ماست من دادش کوچیکم صدا کردم گفتم بیا بریم باهم داشتیم میومدیم مامانم از دست دادش کوچیکم عصبانی شد کلی کتکش زد میگف کم شیطنت کن شلوغ کن بعدش خودش شروع کرد گریه کردن گفت من اعصاب ندارم ببین دستام داره میلرزه به هممون دستاش نشون میداد گریه میکردم گفت بسته دورم خلوت کنین بزارین آروم شم بعد مینشستم دورش