من به همسرم اطمینان کامل دارم جوری که خودش گفت پیام داده و پیاماشو نشون داد از قبلم میگفت که هی یه چیزایی میگه داستان از این قراره که این خانم پیج اکسسوری و تزیینات و اینا داره برای ولنتاین سال پیش به همه پیجشو داد فالو کنن همسر من و چند نفر برای ولنتاین برای همسراشون سفارش دادن ....
خب
بعد گذشت و من تصمیم گرفتم یه پیج هنری بزنم همسرمم از این خانم که خیلی فالور داره کمک می گرفت که خانمم چی کار کنه اونم گفت شماره منو بده بهش زنگ بزنه بهم
کسی نیس دیگه چیو بگم
کامل بگو دیگهه رو مخ میریا
بعد من زنگ زدم و راهنماییم کرد گرچه خیلیم کاری نبود ولی بگذریم
بعد هی به من میگفت از چیزای هنری که درست میکنی اگر گوشیت خوب نیس برا من خوبه بفرست من عکس بگیرم و فلان
خو
قطره چکانی
بعد من گفتم چرا انقد محبت میکنه چ دلیلی داره بعد هی ذهنمو خاموش میکردم چرا به همه چی شک داری
بعد شوهرم امروز میگفت خانم فلانی شمارتو میخواست یه سری ایده برات بفرسته😐
خو
و دوباره الان پیام داده شماره خانمتون و پیدا نمیکنم، شوهرمم جواب نداد منم پیام هارو نگاه کردم موقعی که شوهرم برام باکس گرفته بود انقد خودمونی گفته ( باکست رو میزه تو کی میرسی؟) نمیدونم هرچی گفته تو خطاب کرده انگار پسر خاله شه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
20 ثانیه پیش
23 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
