سلام دوستای گلم بعضی هاتون درجریان ماجرا و بدبختی من هستید
من ساده فکرکردم دیگه کابوسم تموم شد
شوهر خواهر شوهرم دوباره پیام داده این بار ن تو تل
پیام تو گوشی اصلا شمارمو نداشت اولش شک کردم خودش باشه ولی رفتم از دفتر تلفن نگاه کردم خودشه چه خاکی توسرم بریزم این آقا کمر به نابودی من بسته از ترس حالت تهوع بهم دست داده واقعا بقول مامانم دیگه عاجز شدم😟😭