2777
2789
عنوان

ازدواج با اقایی که یه بچه داره

283 بازدید | 18 پست

دخترخالم اینجا میومد بعضیا هم میشناسنش

خلاصه بگم که صبح زنگ زد عصبی از دست خالم گفتم چیه و اینا گفت همون خواستگارم که زن داشته باز پا پیش گذاشتن مامانمم گفته تا ما شهرستانیم باهم حرف بزنید حالا پسره پیام داده من بچم کوچیکه خودمم تنهام تو بیا که زندگی کنیم

دخترخالمم اصلا حال جسمانیش خوب نیست میگه من نیاز به مراقبت دارم چطور مراقب یکی دیگه باشم از طرفی میگه بچه اقا گناه داره اگه نامادری بدی گیرش بیاد چی 

من خیلی نگرانشم موندم چیکار کنم براش

اونایی که دیدن بیان بگن

سلام من همون کاربر اصلیم یه چندوقت دست دخترخالم بود باز خودم برگشتم اما کمرنگتر امیدوارم خوب باشید

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خیلی حال جسمیش بده ؟

ببین الان با کاردرمانی یه ذره راه افتاده با کمک عصا

سلام من همون کاربر اصلیم یه چندوقت دست دخترخالم بود باز خودم برگشتم اما کمرنگتر امیدوارم خوب باشید

زندگی با دلسوزی نمیشه ...اول خود دختره تو اولویته وقتی خودش نیاز داره کسی مراقبش باشه هیچ وقتم نمیتونه برای اون بچه نامادری خوبی باشه....بهتره اول به فکر خودش باشه خدای اون بچه هم بزرگه

ببین اگ با بجه کنار میاد ا دواج نمیاد ن

یکبار بچه رو دیدی خیلی تونستن ارتباط بگیرن اما من میترسم خدایی نکرده باز ضربه بخوره

سلام من همون کاربر اصلیم یه چندوقت دست دخترخالم بود باز خودم برگشتم اما کمرنگتر امیدوارم خوب باشید

اگر دختر خالت توان نگهداری اون بچه و زندگی رو داره قبول کنه در غیر اینصورت یه جواب رد بده و اون اقا هم تکلیفشو بدونه. بزرگ کردن بچه همسر سخته و دل بزرگ میخواد

زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست. آنقدر سیر بخند که ندانی غم چیست👌🏻
خوب دخترخالت با این حالش نامادری بدتری میشه ک

خودش هم میگه درست نمیتونم مراقبت کنم

سلام من همون کاربر اصلیم یه چندوقت دست دخترخالم بود باز خودم برگشتم اما کمرنگتر امیدوارم خوب باشید
اگر دختر خالت توان نگهداری اون بچه و زندگی رو داره قبول کنه در غیر اینصورت یه جواب رد بده و اون اقا ...

به نظرم بخاطر ترحمه

سلام من همون کاربر اصلیم یه چندوقت دست دخترخالم بود باز خودم برگشتم اما کمرنگتر امیدوارم خوب باشید

من مادرم با اینکه مشکل جسمانی نداشت و تازه از پدرمم سرتر بود، باهاش ازدواج کرد 

یعنی این برادر پدر مارو در آورده 

این بچه پس فردا بزرگ بشه میشه بلای جونش 

نباید ایندشو بخاطر دلسوزی تباه کنه 


واقعا واقعا واقعا کار اشتباهیه. زندگی کردن تو خونه پدر خیلی بهتر از زندگی کردن با مردیه که بچه داره 

 درباره مهاجرت تحصیلی راهنمایی کردم، لطفاً اول تاپیکا رو بخونید، ممکنه جوابتون همون‌جا باشه :)

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792