من دو تا بچه دارم ی هفت ساله ی پنج ساله هر چی جمع کنم مرتب کنم دو دقیقه بعد اشوبه . کمد دیواری هم نداریم . خ وقتا بی خیال همه چی میشم. فک کن امروز سه بار ناهار خوردن شش تا بشقاب و شش تا قاشق فقط برا این دو تا بچه . خودمم اگزمای شدید دارم بدون دستکش که اصن نمیتونم ظرف بشورم . شبام اگه دستکش بپوشم ب خاطر لاتکس بودنش از خارش دستام نمیتونم بخوابم . ظرفا رو میذارم برا صبح. ماشین ظرفشویی هم گرفتم ولی همونم باید ظرفا رو تمیز کنی بذاری باز دستکش میخواد . دستکش سرعتم میاره پایین. کمرمم مدتیه درد داره دکتر گفته ب خاطر گودی کمره. امروز کلی تمیزکاری و جارو و قورمه سبزی پختم. شوهرم زیاد ب کثیفی و این چیزا گیر نمیده کلا ادم بی خیالیه هیچی من براش مهم نیست. امروز چون من ب اخلاقش گیر دادم ب بی خیالیاش در اومده میگه خونمون مث چال سگه ظرفا همش نشسته خونه ب هم ریخته ! گفتم تو اگه عرضه داشتی مرد بودی ده ساله ی کمد دیواری میزدی . چال سگ برو نگاه خونه خواهر و مادرت کن اونجاست خونه مادرش مث جادوگراست پشت بشقاباش چرک سیاهه اونوقت همش میگه من تمیزم چون استکانا رو با لکه گیر میشورم و حیاطو جارو میزنم. ماشین شوهرمو اگه ببینید با کف خیابون هیچ فرقی نداره . زورم میاد همچین ادم شلخته و بی دغدغه ای ب من بگه تو ظرفا رو نشستی ...
حالا دست گل نه ولی اونجوری بهم ریخته هم نیست که کسی صداش دربیاد
من خودم سنم کمه زانوهام اب میاره اینقدری که تو شلوار جا نمیشه
خونمون قبلا ویلایی بود حالت سوبلکس طور
با اون پام جارو برقی به اون سنگینی رو ۳ طبقه میبردم بالا جارو بکشم اتاقا و راهروهارو
نی نی سایت کجاست ؟ جاییکه داده ها و آمار های علمی ، منطق و عقلانیت حرف آخر رو میزنه :) در واقع اصلا حرف نمیزنه :) لذا کامنتام به مذاق بعضی ها خوش نمیاد :)