2777
2789
عنوان

از خجالت آب شدم.

804 بازدید | 20 پست

خواهش میکنم بعد این که خوندین تاپیک رو بترکونید..

عاجزانه خواهش میکنم ازتون.

دیروز بعد مدتها رفتم خونه مادرم به خواهرمم زنگ زدم ک بیا خيلی وقت بود ندیده بودمشون و دلم براشون تنگ شده بود. همه بودیم قرار شد شوهرامون هم بیان شام بخوریم و برگردیم خونه سفره رو انداختیم و داشتم غذا رو میکشیدم تو آشپزخونه بودم دیدم پسر کوچیکم وسیله پرت میکنه سمت نوزاد خواهرم شوهرمم اونجا بود خواهرم بهش میگه پرت نکن من خودم از آشپزخونه ب شوهرم گفتم نزار پرت کنه سمت نوزاد دو ماهه.داشتم برنج و میکشیدم دیدم شوهرم با عصبانیت پسر کوچیکم زد و شروع کرد داد و هوار ک صد بار گفتم اینجا نیا مامانم گفت چرا بچه رو میزنی... من شوکه شدم شوهرم گفت نمیخاد شام بخوری کوفت بخوری بچه هارو برداشت گفت گمشو تو ماشین.من همینجوری مات موندم.کل آبروم جلوی خانوادم رفت. تو ماشین کلی توهین و فحش داد هرچی میگم چی شد هیچی نمیگه‌..

تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت ، من همچو محو تماشای نگاهت

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

الهی بگردم😭😭😭

اگر روزی ازم بپرسن چه آدمایی رو بیشتر دوس داری، میگم اون‌هایی که توی زندگی بیشتر از همه رنج کشیدن. رنج! نه به منزله غم. که غم هم میتونه شکلی از رنج باشه. رنجی که به معنی رشد و رسیدن به نورِ امید وسط تاریک ترین روزهای زندگیشون باشه. اون آدم‌ها شاید زیاد کتاب نخونده باشن. شاید سواد زیادی نداشته باشن. شاید پولدار نباشن. ولی عمیقن. انسان های عمیق رو دوس دارم. اینکه حتی با سکوتشون هم حرف های زیادی دارن. اگه یه روزی ازم بپرسن چه آدمایی رو بیشتر دوس داری، میگم اون آدمایی که با رنج قد کشیدن ...
چش بود ، حتما از یه جایی عصبی بوده 

نمیدونم از مامانم خیلی خجالت کشیدم از خواهرم و خانوادش .

اصلا این رفتارها خیلی تو خانواده ما تابو هست اصلا اینکه بچه بزنیم و فلان نداریم مثل جانی بچه پنج ساله رو میزد.

تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت ، من همچو محو تماشای نگاهت

با خونه مادرت اینا مشکل داره شوهرت؟ یا با باجناقش؟

اصلا اصلا اصلا یک بار هم تو این دوازده سال زندگی همچين چيزي ندیدم.ب شدت مادرمون و خانوادمون دوست داره جوری ک خودش میگه بریم اونجا.

تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت ، من همچو محو تماشای نگاهت

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792