اما مجبور باشه باهاش زندگی کنه ؟؟
چطور میگذرونید دلیل اجبارتون چیه؟ .تنفرتون در چه حده؟؟
من هرروزم عذابه😔
من مادر خواهرم نمیزارن ولی خب از مادر خواهرم برام بهتره و دوستش دیگه دارم ولی بحای شوهر نه طلاق عاطفی گرفتم
ازهمون اوایل ازدواج به اخلاق های بدش پی بردم و اذیت میشدم اما فکر میکردم میشه تحملش کرد چون از جدایی میترسیدم اما الان دیگه کاسه صبرم لبریز شده و نمیدونم چکار کنم ؟؟
فقط ادم ناتوان و نیازمند ه که با همچین شرایطی بازم نو زندگی میکونه
اره من فلن ازش متنفرم ب خودشم گفتم
من.بسختی پارم باهاش زندگی میکنم...
وضعیت دوستام که جدا شدن رو که میبینم ....از جدایی میترسم
پارانوئید داره تهمت میزنه بد دهنه زرق اتصالی کرد نیومد درست کنه بابام تومد درست کرد فوحش داد به بابام که احازه اومدن ندارن،نه تا قرص بهم داد بچم مرد هز سال عوارض قرص میبینم داغون میشم هنوز یه کل نخریده برای عذر خواهی دریچه قلبم کشاد شد و اپاندیسم بزرک شد و الانم رحمم بزرک شده حرف میزنم در خد سلام و نه اره. اینا ولی خب کدورت تو دلمه حامم عوض کردم دیکه عادت کرده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
