من و خالم امروز با هم بازار بودیم
خالم یه پسرش شیش سالشه ته تغاری ام هست یکم ناز نازیه
بعد فردا شب تولد اون یکی پسر خالمه
ما عادت داریم بین خودمون برا بچه ها تولد کوچیک میگیریم
نه در حد تولد مجلل و اینا
در حد تولدی که یه شام درست میکنیم با کیک و تنقلات و اینا
دور همیم کادو میدیم به متولد 😃
بعد خالم برا پسرش یه بسته دایناسور خریده بود یهو گفت که میگم این دایناسوراشو نگه دارم فردا شب که خاله به پسرش کادو میده بهش بدم بچم غصه نخوره
بهش گفتم که این کارش اشتباهه ،باید از همین الان به بچش یاد بده که قرار نیست همیشه اون مرکز توجه باشه و هدیه ای دریافت کنه
باید از همین الان یاد بگیره که از خوشحالی بقیه خوشحال بشه نه اینکه غصه بخوره چرا به پسر خالش کادو دادن ولی به اون نه
خلاصه که خیلی راحت قبول کرد و وقتی اومدیم خونه دایناسوراشو بهش داد😃