شوهرم از عید ک شد بام دعوا کرد چرا ظرفاتو نشستی و منو زد.و دوهفته منو فرستاد خونه بابام.از وقتی هم خونه اومدم بام حرف نمیزنه.تازه فهمیدم مواد هم میکشه.یکسره هم بیرونه.بچه هم دارم و حامله ام.جدیدا میگ این خونه ک میشینیم میفروشم.میرینم ب زندگیت.برا خونه هم چیزی نمیخره میگ پول ندارم.بابام بش گف یخچالتون خالیه این چه وضعیه گف من نمیتونم با دخترت زندگی کنم.نمیدونم چیکار کنم.