چند ماهی میشه که به شوهرم حقوق نمیدن و کلی قرض و بدهی بالا اوردیم شوهرم هم خیلی آدم بی مسولیتی هست بهش گفتم برو تو یه شرکت دیگه کار کن که حقوقش بالا باشه ولی حرفمو گوش نکرد و رفت یه جایی که تایم اداری هست و بدون اضاقه کاری و حقوق ناچیز منم بهش گفتم وقتی از سرکار میای از ساعت ۳ تا ۶ بخاب بعدش دوسه ساعت برو اسنپ کار کن ولی ساعت ۶ میره اسنپ یاعت ۷ برمیگرده میگه ۵۰ تومن دراوردم منم باهش قهر کردم برگشته به من میگه تو دلت با این زندگی نیست یه نفر زیر پات نشسته .درصورتیکه هر روز و شب فقط دارم به اجاره خونه و کلی قسط و قرض فکر میکم که چطور میخا پسشون بدیم .شوهرم وقتی باهم قهریم میگه رابطه جنسی رو باید داشته باشیم و بدون معاشقه سریع میاد رابطه برقرار میکنه و بلند میشه و میره و من حس بدی بهم دست میده حس یه دستمال کاغذی رو دارم که استفاده میشه و میندازنش دور از این کارش متنفرم .منم باهاش دعوا کردم و گفتم بدون معاشقه میای کارتو میکنی و میری حس بدی بهت دارم .اونم گفت منم وقتی رفتم اسنپ یه خانمه بهم گفته بیا باهم بریم کافی شاپ و باهم باشیم شمارره تو بهم بده و منم پیاده ش کردم .منم گفتم ادمای زیادی هم به من گیر دادن من یادتو و بچه هام افتادم پامو کج نزاشتم .حالا هم ازش متنفرم از بی مسولیتیش از بی پولیش و.... حالا بچه هام موقع امتحاناتشون هست خیلی ناراحتن که منو پدرشون قهریم .هر کاری میکنم که بتونم باهاش حرف بزنم نمیتونم ازش متنفرم که تلاشی واسه زندگیش نمیکنه من باید چه رفتاری داشته باشم
دوتا تون به در بسته خوردید به تنهایی نیاز دارید
نباید بزاری بچه ها متوجه قهر دعوا بشن
فعلا هزجوریه بخاطر امتحان بچه هات جو رو درست کن یه عقب نشینی موقت داشته باش در ضمن وقتی مرد اونقدر قوی نیست که بتونه تمام مسئولیت زندگی رو‌قبول‌کنه متاسفانه بارش میافته رو‌دوش‌ما اگر زندگیتو دوست داری و میخوای با شوهرت ادامه بدی باید یه گوشه کارو بگیری اگه بچه هات بزرگن که تو‌خونه بمونن یه شغلی هرچند کوچیک برا خودت پیدا کن حالا منشی یا فروشنده یا هرچی که در توانته حتی اگر گواهینامه داری همون اسنپ حتی سعی کن تا جاییکه میشه مخارج رو خودت دست بگیری و تا وقتی زیر قرضید قطره چکانی خرج کنید از اونور تا میشه تندونه بذار زیر بغلش و به هیچ وجه سرکوفت حرف نیشدار و مقایسه در کار نباشه یه ضرب المثل هست که میگه خر رو بار میکُشه مرد رو ماشالا 😉
بابا خب بیچاره مگه سر کار نمیره. متنفر برا چی اخه. حالا میدونم سخته بخدا ماهم حقوقمون انقد کمه با دو بچه واقعا به سختی میگذره ولی شوهرم بعدازظهر کلا خونس با اینکه خیلی از همکاراش دوشغله و سه شغله هستن. ما یه چشمه ایم. زندگیمونم میگذره. من خوشبختم واقعا باهاش . تا حالا هی دعواش نکردم برو کار دیگه بکن. دلاش کردیم چند بار به بن بست خوردیم بیخیال شدیم.شما میتونی خودتم دنبال کار باشی اگه مایلی
بنظرم توی زندگی با دلسوزی و ترحم بیش اندازتون باعث شدید ایشون بی مسئولیت باشن،فکرتو ازاد کن،بذار یه مدت ایشون جای شما به فکر قرض و بدهی باشه،زندگیه مشترکه،قرار نیست فقط شما به مشکلات فکر کنی،از اولش بنظرم سخت گیری نکردی،الانم نه دعوا کن نه بگو کار کنه یا نکنه،در کنارش باش مثل خودش بیخیال باش،اتفاقا رابطه میخواد استقبال کن و مهربون باش،چون یه روز به خودش میاد و میبینه اگه برای زندگیش تلاش نکنه چه زندگیه خوبی رو ممکنه از دست بده
بذار از بچگیم بگم:مادر خدا بیامرزم خیلی حرص میخورد تا صبح منو بیدار کنه برم مدرسه،خلاصه دیگه بیخیال شد دو روز خواب موندم رفتم مدرسه تنبیه شدم و مادرم اصلا پشتم در نمیومد،همین باعث شد دیگه صبح ها خودم زود بیدار میشدم و خیلی منظم شدم،دقیقا حکایت همسر شماست،یه مدت خجسته و راحت طلب باش😉نتیجه میگیری
