عزیز دلمی خیلی ممنونم اما نمیتونم از همه چی میترسم ازدواج دوممه تازه همسرم قراره مراسم عقدو عروسی بگیره خیلی کارا مونده و
ما هنو چن ماهه باهمیم ب شدت استرس دارم و همسرم و بزور راضی کردم ک برام قرص تهیه کنه
من چون بایه بچه جدا شدم
فوبیا دارم ک نکنع یه بچه بیارم و سال ها بعد همین روزها و اتفاقات خدانکرده برام بیفتع دست خودم نیست
دوست خوبم چیزی رو به زور از خدا نخواه
حتما الان صلاح نیست
مطمئن باش خدا خودش به وقتش فرزندی سادم و صالح بهت هدیه میده
فقط بسپر به بالا سریت
بگو خدایا هرجور خودت صلاح میدونی
تازه دختر مگه نیروی مسلح نیستی صد در صدشو بهت میدن
اینا داره اسمشم برکته
اوووو یه جوری گفتیگفتم خدایی ناکرده بیماری داری
چه عجلته من سر بچه دومم ۴سال منتظر بود
میتونی رفت و آمد کنی شهر دیگه
قم بیا
ای خدا من چه گناهی کردم بچه ندارم ونازام،بخدا من از داغونم شب و روز گریع میکنم بقیه هم ول کنم نیستن هی میپرسن ،یکسره بهم طعنه میزنن،خدایا یه مرگی بده فقط از این درد رها شم همین
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
