سلام بچه ها من وسواس شدید فکری دارم وسواسمم واسه خودم نیس همش نگران مریضی وبیماری های خطرناک توی افراد خانواده هستم مثل مامانم وخواهرم ینی هر روز میگم برین روی ترازو ببینم وزنشون یه وقت کم نشده باشه من نفهمیده باشم
یا میگم چرا خوابت میاد چرا خسته ای همش دنبال علائم بیماری میگردم که پیدا کنم یه علائمی هم پیدا کردم
امشب گیر دادم به مامانم که صورتت زرده رفتم نت سرچ کردم همش سرطان بود واقعا دیگه نمیدونم واقعا صورتش زرده یا من دیوانه. شدم به یه علامت جدید گیر دادم
اینم بگم من اگر باهاشون برم آزمایشگاه یا سونو گرافی همونجا ایست قلبی میکنم از بس تپش قلب میگیرم. دیگه دارم میمیمرم