شوهرم که ازصبح تاشب سرکاره حتی روز جمعه هم سرکاره حسرت به دلم موند یه روز جمعه ای بریم بیرون هیچ اقوامی هم نداریم خودم وبچه هام اینقد گوشی نگاه کردم خسته شدم دلم یه مسافرت میخاد تو روستا هستیم نمیتونم بریم پارک خلاصه روز جمعه ای خیلی دلم گرفته نمیدونم چیکار کنم فقط دلم میخاد زود شب بشه بگیرم بخوابم