2777
2789
عنوان

یعنی باجناقم منظور داشته ؟

2900 بازدید | 112 پست

پریشب عروسی پسر خاله زنم بودیم باجناقم حسابی سنگ تموم گذاشته بود آرایشگاه رفته بود لباس خیلی مرتب و شیک اینا هی جلو دوربین میرفت


(حالا دامادی من اصلا به خودش نرسیده بود مثل مهمونای عادی بود جلو دوربین نمیومد)


حالا بعد از عروسی پریشب باجناقم اومده بهم میگه داماد زنگ زده ازم تشکر کرده گفته ممنون که سنگ تموم گذاشتی گفتم عه از من چیزی نگفت گفت نه


بعد من خودم گفتم بزار به داماد پیام بدم تعریف کنم از مراسمش همه چی عالی بود خوشحال بشه


بعد گفت که ممنونم تو عروسیم زحمت کشیدین به باجناقت گفتم که ازت تشکر کنه


یادم افتاد که باجناقم گفته بود نه اصلا از تو چیزی نگفته


با این کارش حالا حس میکنم لجه با من می‌خوام یچجوره باهاش هم کلام نشم به جز حال و احوال ولی اون یهو میشینه پیشم تعریف میکنه چیزای که به نفع خودش هستو

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

این موضوعات مهد توجه آقایون نیست، شاید باید برید پیش دکتر تا حادتر نشده

هشت سین 🌺 یک نفر نیست تو را قسمت من گرداند ؟ کار خیر است اگر این شهر مسلمان دارد 🌺 کی بشه که بگم شد 💜 یعنی میشه که بشه ؟ 💜 ششمین سال انتظار 💜 من منتظر تو، تو منتظر چی ؟ بیا دیگه خب 💜 در آستانه چهل سالگی، باز هم انتظار بهتر از اتمام 💜 فلانی جانم، من بدون تو میتونم زندگی کنم، بخندم، شاد باشم، انرژی ببخشم، اما اگر تو باشی، همه اینها رو راحت تر انجام میدم ، همین 💜 ما حسرت دلتنگی و تنهایی عشقیم، یعقوب پسر دید زلیخا که جوان شد 💜۲۸ تیر، چه دل خونیه ، حالم خراب تر از اونکه بدونیه 💜 اگه چشمات منو میخواست تو نگاه تو میمردم 💜چشمات 🧿 آخ چشمات 💜 صبر من رفته دگر بر باد از دل 💜 گر حال زار دلم را بخواهی، با تو چه گویم که بر آن گواهی 💜 نفهمیدی که عشق و جان منی، جان که چه گویم جهان منی، نفهمیدی در دلم چه گذشت، تو قرار دل بیقرار منی💜 تو نباشی منمو چشمای ترم 💜 عادلانه نیست من بمانم و حسرت مدام ، عادلانه نیست قسمتم از این عشق ناتمام💜 تنها تو انبار کاه، هی میگشتم دنبال نخ سوزنای اشتباه💜 فلانی جان، از امروز بتی که از تو ساختم رو میشکنم، اگر روزی لحظه ای روزگاری دلت برا من تپید و به من پیشنهادی دادی بعد میسازم همه چیزهایی که باید بسازم، عاشقانه هم میسازم اما الان که نیستی و قراری هم نداری با من بهتره که خط بکشم روت 💜 تموم لحظه های این تب تلخ، خدا از حسرت ما باخبر بود، خودش مارو برای هم نمیخواست، خودت دیدی دعامون بی اثر بود 💜 مقاومت میکنم تا زمانی که تو رو ندارم دلنوشته ای ننویسم به یادت فقط اینکه امشب یه جوری ام دلتنگ نیستم فقط یه جوری ام انگار جام زندگیم ترک داره و عمرم داره هدر میره🍀 نه ، نشد که بیخیال شد ، تا زمانی که رسیدن به تو امکان دارد، زندگی درد قشنگیست که جریان دارد 💜

هر روز یه چیز جدید می‌بینیم تو این سرزمین عجایب

ول کن مرد مومن برو بچسب به کار و زندگیت😂😂

میخوای لغو بزنی.برادر داری از دست میری تو این سایت ها🤦‍♀️

به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت غصه هم می گذردآنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند..لحظه ها عریانند.به تن لحظه خود، جامه اندوه مـپوشان هرگز…!!زندگی ذره کاهیست که کوهش کردیم زندگی نام نکویی ست که خارش کردیم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792