2777
2789
سلام عزیزم درحال حاضر شیشه مصرف می‌کنه وقرص متادون میخوره

من سالها تحمل کردم اطرافیان از صبر و تحملم تعجب میکردن  ،شوهرت سر کار میره ؟ هزینه های مواد رو خودش میده ؟ 

خونه به اسمشه ینی ؟ دختر من همه منابع مالی رو تموم کرد آخرش خواست خونه رو بفروشه منکه تو عمرم صدامو ...

اره به اسم شوهرم هست باید به اسم سرپرست خوانواده باشه واون موقع برای خانم های زیر ۳۵سال ثبت نام نمیکردن منم اون زمان ۲۵سالم بود ومجبور بودم به نام شوهرم ثبت نام کنم ...بعد ها گفت بریم بزنم به نام تو ولی برای اینکه یه جورایی حس مردونگی وقدرتش حفظ بشه گفتم نه فرقی نداره ما یکی هستیم ...که البته اینم باز داستان داره میزارم بخونید بعدااا

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

من سالها تحمل کردم اطرافیان از صبر و تحملم تعجب میکردن ،شوهرت سر کار میره ؟ هزینه های مواد رو خودش ...

الان میره سرکار ولی قبلا دست وپا شکسته میرف یه وقتایی نمی‌رفت یه وقتایی غیب می‌شد ومیرفت از فامیل هامون پول قرض میکرد اونم نمیاد می‌آمد گردن من

اره به اسم شوهرم هست باید به اسم سرپرست خوانواده باشه واون موقع برای خانم های زیر ۳۵سال ثبت نام نمیک ...

حتما مشتاقم بخونم   برام خیلی جالب شد چون عین خودت یه دختر دانشجو دارم و سالها شرم و سر افکندگی یه معتاد رو یدک کشیدم  نه دعوا میکرد باهام نه عصبی بود  فقط بیکار بود و عین خوره افتاد به جون منابع مالی   البته دخترم هم خیلی تاثیرگذار بود تو جدایی  منم نخواستم یاد بگیره شوهر شیشه ای رو تحمل کنی عادیه، یه روز گفت مامان فرض کن من یه شوهر شیشه ای داشته باشم تو چیکار میکنی؟ همین سوال منو قاطع کرد طلاق بگیرم والان خیلی راضی ام

حتما مشتاقم بخونم برام خیلی جالب شد چون عین خودت یه دختر دانشجو دارم و سالها شرم و سر افکندگی یه م ...

عزیزم انشالله خدا با دستای خودش قلب تو لمس که و خواست خدا برات جاری باشه توزندگی 

الان میره سرکار ولی قبلا دست وپا شکسته میرف یه وقتایی نمی‌رفت یه وقتایی غیب می‌شد ومیرفت از فامیل ها ...

دقیقا میفهمم عزیزم اینا میفتی به دزدی حتی ،روزها گرسنگی میکشن براشون مهم نیست ولی فقط مواد اولویت اولشونه، موقعی که خمار شن ازشون بپرس عشقت کیه  قطعا فقط مواد مواد مواد  برای همین محبت هاش برای من تبخال زننده بود برام 

از اول شکاک بود ولی من میذاشتم پای غیرتش نمی‌دونم شایدم کور بودم نمیدیم ولی الان خیلی خیلی بدتر شدهآ ...

سلام عزیزم امیدوارم حالت خوب باشه.متاسفانه شوهرسابق منم دقیقاعین شوهرشمابودوآخرم جداشدم.حتی یواشکی پیش مشاورم رفتم گفت بایدتاآخرعمرش دارومصرف کنه اگه میتونی صبرکن.منم صبر نکردم چون دیگه جونی واسه تحمل کتکاشو شکاکیاش نداشتم نه گوشی داشتم نه حق مهمونی رفتن ومهمون اومدن.حتی من توی حاملگی وحتی زایمانم مامانمو ندیدم .بچه که یکماهه شداومدم خونه پدرم..صبح تاشب دروروم قفل میکردمیرفت تاشب که خودش میومد بازم گاهی خونرومیگشت میگفت توصبرمیکنی حتماگوشی مخفی داری..خلاصه که خواهرسرتودردنیارم بایه بچه ناچارا جداشدم..واست دعامیکنم خدابهت کمک کنه وشوهرت سرعقل بیاد..باتمام وجوددرکت میکنم عزیزم..امابااین جورآدمایاباید بسوزی وبسازی یادندون لقو بندازی بره..انشالله خداشرایطو واست آروم کنه

اگر کتابی و نکته ای در مورد ادبی صحبت کردن بلدین خوشحال میشم تجربه تون در اختیارمان قرار بدین و یه س ...

عزیزم اون سلیقه ای هستش مثلا مانتو شلوارطوسی رو با مقنعه مشکی ست کردم چون با خود مقنعه طوسی به نظرم قشنگ نشد

عزیزم سعی کن ست بخری 

خیلی زیاد هم نخر دو سه دست کافیه چون مرتب میشوری

من میدم خیاط میدوزه چون سایزم جالب نیست برای مانتوهای حاضری و این که ست های اداری حاضری کوتاهن من بلندتر میخوام


سلام عزیزم امیدوارم حالت خوب باشه.متاسفانه شوهرسابق منم دقیقاعین شوهرشمابودوآخرم جداشدم.حتی یواشکی پ ...

وای عزیزم الهی که خدا بهترین ها را سر راهت قرار بده 

اینا را که میشنوم قلبم میایسته از نگرانی چون هر کسی شوهرش اینجور بود جدا شده . چیکار کنم خیلی خیلی نگرانم .اونقدر اعتماد بنفسم و داغون کرده که حس می‌کنم اگه نباشه ادامه ی زندگی برام غیرممکنه 😢

شما بچه را چطور ازش گرفتی ،اگه پارانوییدش را روانپزشک تایید کنه بچه را راحت میدن به آدم؟؟

سلام خانمای عزیز و محترم


نمیدونم منو یادتون هست یا نه..

سال پیش براتون از خودم نوشتم

همونی هستم که ۵۰۰ سکه مهریه رو با عشق بخشیدم

ولی چند سال بعد همسرم سند خونه منو که موقتا به اسمش بود بدون اجازه رهن بانک گذاشت و برای برادرش ۳۰۰ میلیون وام با اقساط ۱۸ میلیونی گرفت و بعدز چند ماه که متوجه شدم و اعتراض کردم کتکم زد اونم جلوی جاری و بم توهین کرد و منو از خونه بیرون انداخت...من شکایت کردم ولی خب برگشتم سر زندگیم چون مادر ۴ فرزندم. ولی دیگه در خرج خونه کمک نکردم. و پولمو طلا تبدیل کردم.تا اینجاش که قبلا گفتم ولی اتفاقات جدید...


من دیگه پول بیمه شو پرداخت نکردم.. قبوض رو پرداخت نکردم و فقط به خودم و بچه هام رسیدم..


اونم پرداخت نکرده

هفته قبل سکته کرد و بستری شد ..

مجبور شدم خووم دو ماه بیمه پرداخت کنم چون میدونم پولی نداره..

خودم  پول داروها و بستریشو دادم و دو روز پیش مرخص شد.. ولی از کار افتاده و نمی تونه کار کنه..


حالا بیمه رو باید خودم‌پرداخت کنم😕

علاوه بر این امروز اداره برق تماس گرفت و گفت ۱۴ میلیون بدهی دارید🤯


به همسرم گفتم چرا ندادی الان من با حقوقم‌به چی برسم؟

گفت یکم از طلاهاتو بفروش و مشکلمونو حل کن

گفتم طلا نمیفروشم مال خودمه


گفت پس زندگی مشترک چی میشه؟

گفتم اون‌موقع که خونمو تقدیم بانک کردی و وامو دادی برادرت مگه زندگی مشترک نداشتیم؟

شروع کرد سرو صدا کردن..

منم ساکت شدم

چون جرو بحث براش بده..


خانما من نمیخوام طلاهامو که تنها پشتوانه من هستن بفروشم..


اینجا میخوام راهنمایی کنید رفتار درست چیه؟

سلام دوستان عزیز روزتون بخیر 

ببخشید من وام پشتوانه ویپاد تا پله 7 تومن پیش رفته بودم 

بعد 10 تومنی بازشد 

درخواست که دادم مینویسه بر اساس قوانین اعتبار سنجی 

واجد شرایط نیستید بعد همینجور مبلغ اعتبارسنجی ازم کم کرد

تا حتی 1 ملیونیش هم بهم تعلق نمیگیره 

کسی میدونه مشکل کجاست باید چیکار کنم 

🥺🥺🥺


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز