اخه جای من نیستی عزیزدلم من بشدت ادم مهربونیم به خاطر مسائل مالی قبول کردم باهاشون یجا زندگی کنم زندگی من پراز ماجزاهای جورواجور که اگه بگم یه تومار میشه امروز هرچی از دهنش دراومد بهم گفت وفهمیدم غیبت منو جایی کرده که نباید فقط میخوام حرصش دربیاد تا دلم اروم بگیره چون اینقدر حرص خوردم که از صبح تاحالا هیچی نخوردم