دخترش یازده سالشه و پسرش پانزده
سیزده بدر امسال مامانشون ایست قلبی میکنی و فوت...
باباشون برای تغییر روحیه شون پنج شنبه جمعه شنبه و یکشنبه رو میفرسته تهران تا حال و هواشون عوض شه.
من متاهلم دوتا بچه دارم شرایط مالیمم خوبه
یه خواهر مجردم دارم اینجا مستاجری زندگی میکنی با چندتا وسیله و خرت و پرت و خونه نه چندان جالب ۴۰ متری
امشب خواهرزاده با خوشحالی زنگ زد سوپرایزم کردم خاله بابام فردا مارو با اتوبوس میفرسته تهران منم قربون صدقه رفتم و خدافظی کردم.