درکت میکنم
شوهرمنم اوایل واسه خرجی دادن به من جونش بالا میومد با اینکه من هرچی هم میداد جمع میکردمو خرج خودش میکردم،به شدت مخالف سر کار رفتن منم بود … غرورم به میشد اگه چند بار میخواستم بگم بهم پول بده نقطه ضعفشو فهمیده بودم و هردفعه خرجی نمیداد مینشستم کنارش و میرفتم دیوار آگهی های کار نگاه میکردمکه بفهمونم بهش میخوام برم سرکار دستم تو جیب خودم باشه سریع همون لحظه پول بهم واریز میکرد …
تا اینکه دیگه یه قانونی گذاشتیم که هر ماه یکم به یکم بهم یه مبلغی رو واریز کنه برای خودم به اونم ربطی نداره که من اون پولو چیکار میکنم …هرچند که همه رو جمع میکنم و موقع خرید خونه و ماشین کمک میکنم …