کینه دارم از همشون بخصوص فامیل شوهر نمیتونم دیگه باهاشون رفت و آمد کنم تقریبا اکثر بزرگای فامیل زنعمو شوهر عمه شوهر خاله اشون چند تا از همسایه های مامانم .چون شوهرم یتیم بود مادر نداشت خیلی فضولی کردن الان که پدر شوهرم مرده دیگه نمیتونم رفت و آمد کنم
دست رو دلم نذار دل منم خون بتر از خودت
خالم خیلی اذیتم کرده خیلی
مامانم اصلا جوابشو نمیداد فقط یه گوشه خیرل میشد
انگار من بی کس بودم
الان تو دلم عقده شده نمیتونم با خالم حرف بزنم زنگ بزنه جواب نمیدم جایی هم ببینمش با بی اعتنایی فقط یه سلام خشک و خالی و رد میشم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
