خب کار خوبی کردن داداشت و دختره باید همو بپسندن نه شما اصلا اومدیم از هم دیگه خوششون نیومد چخبره این همه آدم قطار بشید برین
من و خواهرم هم برای خاستگاری داداشم نرفتیم اما مراسم های بعدی بله برون و دعوت شام و اینا رفتیم
ب اون چ ربطی داره،مگ میشه ادم خواستگاریه داداشش نره
رابط شاید فک میکنه اگ شما برید رای مامانتو و داداشتو میزنید حتما برید،دونفر چ شلوغی میخواد بکنه
خواهرت بره
خودش ب داداشت بگه ک من میخوام بیام
ولی شما نرید
ما هیچی نگفتیم ناراحتم نشدیم
اینطور صلاح دونستن ما ندونیم
منظورت چیه دختر غریبه جلسه اول خواستگاری دوم نامزدی تو چه سالی زندگی میکنین شما قرار نیست همو بشناسن واقعا؟
اگ از این می‌ترسی ک تو انتخابش اشتباه کنه زنگ بزن با مادرت صحبت کن چند جلسه خانواده ها رفت وآمد کنن ببینن بهم میخورن یانه..اگرم از این ناراحتی ک چرا بتو نگفتن حالا شده دیگ ناراحتی تو چیزیو عوض نمیکنه
تو ناراحت نبلش دعا کن بهم بخوره چند سال تو گناه بیفته داداشت بعدم در بهترین حالتدیه دختر معلوم الحال بگیره بیاره بندهگازه تو دامنتون جون مجبور شده برای آبرو ریزی همونو بگیره
وا مگه میشه خواهرای دوماد از صفر تا صد مراسم نباشن ، اون خانمه نیاد جا باز بشه
همچین میگه شلوغ انگار بچه نوپا میخواد بیاد
تازه شماها چیزهایی رو میبینین که مادرتون ممکنه نبینه دقت نکنه
