دخترم یه سال و نیمشه دیروز خم شده بودم از رو زمین وسیله هارو جمع میکردم شوهرم به شوخی آروم گفت یدونه بزنم چپ چپ نگاش کردم یهو دخترم نمیدونم چطور شنیده بود حرف باباشو از اون سر اتاق بدو بدو اومد یدونه محکم زد تا نیم ساعت بی حس شده بود بدنم حالا از یه طرف از خنده داشتیم میترکیدیم از یه طرفم نمیخواستیم ببینه فک کنه کار خوبی کرده
چند روز پیش حوصلش سر رفته بود باباش گفت مهتا بیا بریم مامانی رو هم کنیم اونم فک کرد جدی میخوان بخورنم همچین گازی از لپم گرفت قشنگ جای دندون موشیاش مونده بود
دوست من اگه تحمل نظرات مخالف رو نداری، تاپیک نزن. دلیلی نداره همه باهات هم عقیده باشن. اگرم تاپیک زدی، نظر مخالف هم دیدی، لااقل توهین نکن. شعور داشته باش. مرسی.