من و همسرم سر اینکه یه روز زودتر بریم خونه مامانش یکم بحث داشتیم ، که به خانوادش هم فهموند موضوع بحثمون سر رفتن به خونه اوناست ، ما هم که رفتیم اونجا کلا باهم حرف نمیزدیم ، اونم با خواهرش سر یه مسئله دیگه بحث کردن مامانش اینام به همسرم گفتن تو زندگی ما دخالت نکن اینم ناراحت شده سه هفتست باهاشون حرف نمیزنه و نمیره خونشون ، تلفناشونم جواب نمیده ، مامانش هم بعد بیست روز اینا به من زنگ زد دیروز گفت بیایین منم به همسرم گفتم قبول نکرد چیکار کنم بنظرتون؟ اونا الان فکر میکنن کار من بوده چون من یکم سر اینکه هر هفته پنجشنبه جمعه ها اونجاییم مشکل داشتم برای همین کاملاً فکر میکنن کار منه چیکار کنم؟ آشتیشون بدم یا کاری نداشته باشم؟