نامزدی(عقدیم) که تقی ب توق میخوره گیر میده و قهر میکنه و شکاکه
مادری ک هیچ وقت نتونستم باهاش مثل دوست باشم و همیشه دلم و میشکنه و محدودم میکنه و همش تو خونه نگهم میداره
خیلی پشیمون میشم ولی ترسی ندارم مجبورم خودمو بکشم راحت بشم(:
شاید آینده برات قشنگ تر بشه
منم مثل تو
بیا بغلم🫂
نکن بمون و بجنگ چرا تو بمیری اونا برن کنار از زندگیت بمون و زندگیتو بساز
منم میخوام خودمو بکشم اما نمیدونم چجوری
ضعیف!!
منم امروز داغانم😭😭😭
برو برا خودت چای دم کن بشین کنار به پنجره چای بخور و بی اعتنا به قهر و طعنه ها باش سنگدل شو و فقط خودتو دوست داشته باش مگه جونتو از سر راه آوردی تو نباشی اونا باز زندگی میکنن تو خودت خودتو نابود کردی بیخیال بابا اول آخر قراره بمیری اما اول زندگی کن بعد به وقتش مرگ میاد سراغت
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
