من امروز بچم حدود۵سالشه بردمش بیمارستان دولتی یه فامیل داشتیم عمل داشت رفتیم عیادت اما ماسک داشتم گذاشتم براش دست ب چیزی هم نزد الکل هم زدم زود هم اومدیم اما خب خودشم ضعیف ولاغره همش میترسم میگم مریض نشه استرس گرفتم توفضای بد بیمارستان ....فکروخیال گرفتم😑مجبورشدم بردمش وگرنه نمی بردم
خدایا «حیات» ما رو چنان قرار بده ک در « ممات»ما «مردم» اندوهگین و«هرزهگان»شادمان شوند. وهذا یوم فرحت به آل زیاد و آل مروان! من هموطنانی در ترکیه ،سوریه،یمن،امریکا،فلسطین،عراق ،فرانسه ،لبنان و... دارم و بیگانگانی در شهرهای ایرانم 💔همین قدر تلخ💔.
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
دختر منم همون ۱۳یا ۱۴باید باشه یک ندت زینک میدادم باز کرد اشتهاشو بعد از چند مدت باز برگشت من یک ندت گوشت توشبشه دادم خیلی خوب بود لامصب گوشت گرون شده خیلی