برای بار هزارم لعنت میکنم خودمو باید پشت دستمو داغ بزارم تا یادم نره دفعه ی بعد از روی تواضع با کسی حرف نزنم
بخاطر اینکه طرف حس حقارت یا کم بودن نکنه من از داشته هام یا نکات مثبتم حرفی نمیزنم بعد اون ی مورد داره ک نسبت ب من برتری داره میزنه تو سر من
یا اینکه من ب خودم فشار میارم ک طرف بهش فشار نیاد
مثلا دوستی بهم میگه داری ۶ تومن قرض بدی بهم
با اینکه خودم قسط دارم بهش میدم
میگم فدای سر فلانی قسطم عقب میوفته ولی روی فلانی رو زمین نندازم
بعد میفهمم مثلا اون رفته مسافرت یا خرج تفریحش کرده
درصورتی ک خودم تفریح نرفتم چون پول ندارم
براتون پیش اومده این موردا؟
خیلی رو مخ خودمه رفتارم