میترسم آخرش سر بچه هام بیاد مادری که جدا شده و رفته خودش بچه رو نخواسته و یا بچشو ازش گرفتن یک طرف اون مادری که فوت شده و بچه کوچیک داره در نظر میگیرم آتیش میگیرم....الان بچه های من خیلی لجمو در میارن خیلی شیطونی و لجبازی و همش باعث دعوای من و باباشون میشن گاهی اصلا غذا نمیخورن باید دنبالشون بدووم دو لقمه بخورن و خیلی چیزای دیگه که نامادری اصلا تحمل انجام دادن و کنار اومدن باهاش رو نداره
برادرشوهرم طلاق گرفته دخترش پیش مادرشوهرم هست طبقه بالای ما خیلی بهش محبت میکنم یه بار ازم پرسید شب ...
چند سالشه؟البته همیشه وضعیت بچه ها کنار مادرشون هم خوب نیس مادری هست اینقد جون بچه رو به لب میرسونه که اگر نامادری داشت شاید زندگی عادی و ارومتری میکرد
برادرشوهرم طلاق گرفته دخترش پیش مادرشوهرم هست طبقه بالای ما خیلی بهش محبت میکنم یه بار ازم پرسید شب ...
دختر برادرشوهرت بچهتو میزنه؟
خرداد ۱۴۰۳ : میشه لطفا برای پدربزرگم دعا کنید؟ دیابت زده به چشمش بیناییش فوقالعاده ضعیف شده. هر چند ماه میبریمش شیراز پیش دکتر فروردین به چشماش شوک الکتریکی میدن / دی ۱۴۰۳ : پدربزرگم فوت کرد. دیگه الان چشماش خوبِ خوب شده / بیاید برای رفتههامون فاتحه بفرستیم؛ اونایی که از زندگیمون رفتن ولی از قلب و خاطرمون نه. سفرشون به سلامت.