من خودم با رفیقم :
امتحان شبه نهایی دوازدهمم ، جوابو توی برگه سوال مینوشتیم بعد میزاشتیم روی کیفه بینمون برا همدیگرو برمیداشتیم و تقلب میکردیم و وارد پاسخنامه میکردیم!
پشتیا برگاشون ریخته بود اما ما قیافمون خیلی عادی و خونسرد بود اما جالبش اینه معلم به اون پشتیا مشکوک شده بود و هی جاهاشونو عوض میکرد 👀
تقلب سیگما🤹🌚
نفهمیدم😂
یعنی چجوری؟
یه بار هم تقلب نکردم
الان هم تا جایی که ممکنه نمیزارم دانش اموزام تقلب کنن
دانشگاه ی خاطره دارم ولی حال تایپ ندارم
یبار دوستم داشت تقلب میکرد از روی کتاب ، معلم دید خواست کتابو برداره دوستم دستشو گرف گف خانوم تروخدا یذرع مونده بذار بنویسم تروخداااا
یبار رو تخت نوشتم معلم دیگ میشناخت اومد بالاسرم تااخرامتحان دستمو گذاشتم رو میز تاتموم شد هرچی نوشتم حک شد رو دستم
مام اسمامونو بالای برگه نمی نوشتیم برگه هامونو جابجامیکردیم باهمدیگه جوابابراهم مینوشتیم
سوالای نوبت اول از کیف دبیر کش رفتیم
عکس گرفتیم
همه ۲۰ شدیم😂
من خودم خدای تقلب بودم بم میگفتن دعا نویس😂😂
من یه سری تقلب نوشته بودم قشنگ از رو اون نوشتم
بینمون کیف میذاشتیم نگو دوستم زیر کیف کتاب باز کرده تا فرصت شد بنویسه ، اون نتونسته بود نگاه کنه بنویسه ولی من با تقلبم همه رو نوشته بودم بلند شدم برگه رو دادم کیف برداشتم کتاب باز رو معلم دید ، گفت تقلب کردی گفتم نه این کتاب برای من نیست اصلا ، هر سوالی ازم پرسید بلد نبودم🥴خیلی بد شد😂
جا ساز تو جامدادی
زمستونا جیب مخفی پالتوم
پرت کردن برگه مچاله شده به فاصله ۳ میز
نوشتن رو دیوار😂😂
هعی یادش بخیر
