2777
2789

دیشب بعد ۲ماه نامزدی ما فایمل های همسرم رو شام دعوت کردیم خونمون جمعیت خانم ها  حدود ۵۰ نفر بودن و آقایون مجلسشون جدا بود جمعا ۱۰۰ نفر مهمون بودن بعد شام و میوه مادرشوهرم گفتن که نامزدم رو صدا کنیم بیاد داخل برقصه و بعدش میخواستیم هدیه بهش بدیم مامانم براش لباس و دسنبند طلا خریده بود اومدیم برقصیم داشت دست میزد ولی همش به در و دیوار نگاه میکرد تا من گاهیم به‌من نگاه میکرد بعدش شروع کرد حین رقصیدن من با دختر دایی و خواهرش و زنداداشش حرف زدن هی خم میشد پشتش به من میشد و با اونا حرف میزد و من تنهایی میرقصیدم توجه جمع هم بهشون بود که چی شده؟!؟ بعد بحث هایی که بالاخره فرستادنش اومد ۱ دقیقه حدودا رقصید و بعدش رفت. حتی یه هزار تومن هم پیش مهمونا سرم پول نریخت یا دستم نداد

خلاصه که بعد مهمونی حسابی احساس بی ارزش بودن میکردم یعنی من ارزش نداشتم یک ربع میخوام برقصم نامزدم نگاه کنه بهم 

حسابی دعوا کردیم و گفتم پیش فامیلا منو سکه یه پولم کردی و خیلی حالم بده همه به این و دختر داییش و زنداداشش نگاه میکردن و من تنها میرقصیدم بارها دلم میخواست وسط رقص برم ولی بازم مهمون بودن تو خونه ما احترام نگه داشتم 

نامزدم داشت توجیه میکرد  رفتارش  رو میگفت من خجالت میکشیدم اونا میگفن برقص من میگفنم خجالت میکشم در حالی که دیشبش تولد دایشش تا میتونست بین خانم ها رقصیده بود تو عقدخودمون هم همینطور در واقع اونجا معرکه باز کرده بودن صحبت کردن که چه عرض کنم

خلاصه که مهمونا رفته بودن گفتم بهش نمیخوام اصلا ببینمت برو و از خونمون رفت و حالا زبونش درازه میگه تو منو از خونتون بیرون کردی واقعا من اشتباه میکنم و چیز خیلی سطحی بوده این ماجرا؟ یا شوهرم داره توجیه میکنه میگه مهم نبوده

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اسی دراینکه مردا گاون شکی نیست ولی داداش منم رقصش عالیه روز بله برونش خودمون روکشتیم یک دقه الکی رقصید کلن مردامجلس خودشون چون توی چشم ترن بیشترخجالت میکشن اونم حتما توجمع شمادفه اولش بوده میرقصیده_اونکه باخواهرش،ودخترداییش حرف میزده برا این بوده سوتی نده وبحساب خودشوجمع وجورکنه

ببین تولد داییش خب همه فامیلای خودشون بودن

بحث من اون بود که حتی منو نگاه نمیکرد با آبجس و زنداداش و دخترداییش حرف میزد و همه پرسشگر نگاه میکردن کخ‌چرا داماد اینجوری میکنه نکنه دعوایی چیزی کردن من هیچ انتظاری از رقص اون نداشتم فقط اگه وایمیساد دست میزد برام کافی بود 

الان من میگم ممکنه بقیه جبههه بگیرن.

عزیزم شما خودت وارد ی جمع جدید میشی باهاشون راحتی یا بیشتر با فامیلای خودت؟

طرف کل زندگیش با فامیلاش بوده معلومه ک باهاشون غریبی نداره.


کارش دور از ادب بوده و اشتباه کرده حتی اگر نمی‌رقصید هم باید به شما توجه میکرد یا خجالتو باشما درمیون میذاشت نه اونا... اما برخورد شما هم خیلی تند و تیز بوده ... با سیاست میتونستی تو مشتت بگیریش... مثلا میگفتی چند نفر گفتن شوهرت چه رفتار زشتی میکنه من گفتم نه حواسش،نبوده ازت دفاع کردم ولی مواظب نگاه دیگران باش معلوم نیست کی دوسته کی دشمن و...

ܟ߭ܥ⁧⁧⁧ߊ⁧⁧⁧ࡅ࡙ߊ⁧⁧⁧ܝܝ݅ܝܭܝ⁧⁧⁧ࡅߺ߳ࡉ🌱
خیلی مهم بوده  ادبش کن جوابشو نده .یعنی چی این رفتارا خجالتم نمیکشه ،پول هم نمیتونس شاباش بده

شاید به چشم یک شام معمولی دیده مجلس رو والانم کسی پول نقدتوجیبش نداره شاید نمیدونسته رقصی هم قراره باشه_الکی نشخه نپیچین براکسی

حق داری رفتار نامزدت خیلی خیلی زشت بوده منم بودم مثل تو رفتار میکردم اماااااااا.... 

اما اینو بدون که مردها توی دوران عقد خیلی دهن بین هستن‌. هنوز به خانمشون اعتماد کامل ندارن و از طرف خانواده شون هم مدام توی گوششون خونده میشه که وقتی رفتی خونه پدرخانمت باهاشون سرسنگین باش و زیاد بهش رو نده و...

ببین من و شوهرم هم توی نامزدی این مشکلات زو داشتیم منتها یه مدل دیگه شو. مثلا شوهر من هربار که میومد دیدن من دست خالی میومد. ما محتاج یه کیلو شیرینی یا یه بسته شکلات و آجیل اون نبودیم اما خب من همیشه خجالت زده میشدم که این چرا همیشه دست خالی میاد؟ آخر یه بار به زبون اومدم که یه بار یه کم میوه خرید و بازم از دفعات بعد دست خالی! یا وقتی بیرون میرفتیم تعارف نمیکرد اگه چیزی لازم داری بخر. من اون موقع خودم شاغل بودم و توی دو سالی که نامزد بودم هزار تومن هم ازش پول نگرفتم اما خب اونم هیچوقت نه تعارف کرد که اگه پول میخوای بهت بدم یا چیزی برات بخرم!

گذشت و ما اومدیم سر زندگی مون و شوهر من از این رو به اون رو شد. فکر میکردم خسیسه اما نبود! در واقع خودش هم اعتراف کرد که مادر و خواهرام بهم گفته بودن چیزی براش نگیر که پررو و پرتوقع نشه. حتی میگفت به من گفته بودن بیرون هم رفتید چیزی خواست بخره بگو کیف پولم توی ماشینه یا نیاوردم که خودش حساب کنه!


ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز