نمیگم چه نصبتی باهام داره
ولی یه خانومی مادرشون فوت شد ایشون تو شهر دیگه ای درس میخوند پدرش بهش پول نمیداد اجازه نداد ادامه تحصیل بده و رهاش کرد و زن گرفت و زن پدرش اذیتش میکرد درحدی که غذا نمیذاشت بخوره مدرک نداشت پول هم نداشت و پدرش میگفت برو هرزگی کن خرج خودتو در بیار.
خدا خواست رفت شهر دیگه ای سرکار خونه اجاره کرده الان و خونه اش کوچیک و نقلی و شیکه پدرش همچنان یه فرونم بهش نمیده و از زنش دوتا بچه آورده این دختر خانوم هم سنش داره بالا میره و هنوز مجرده بیشتر هم برا اینکه خانواده درستی نداره و شهر غزیب تنها زندگی میکنه وگرنه خدا میدونه اون دختر چقدر تلاش کرد که پاک بمونه