تا چه حد به علوم غريبه اعتقاد دارين؟

زمانی ما در. علوم پیشتاز بودیم ابوریحان بیرونی داشتیم ابن سینا و .....وقتی عقب افتادیم که عرفان سرلوحه کارمون شد. عشق به ان طرف از. این طرف غافلمون کرد. جدی میگم من عاشق عرفانم ستایششون میکنم اما زیاد. چسبیدن به ان دنیا این دنیامون را کمرنگ میکنه

من خیلی علاقه مندم به دونستن درباره مرگ زندگی افرینش جهان حتی موجودات ماورایی ولی همیشه یه ترس خاصی تو ذاتم هست که نمیزاره از یه حدی فراتر برم

مخصوصا وقتی درباره افرینش جهان میخونم واقعا احساس میکنم سرم به حد انفجار میرسه اصلا نمیتونم درک کنم اخه چجوری همه ی افریده ها انقد منظم در کنار هم قرار گرفتن

خیلی عاشق دونستنم از یه طرف هم ازش فرار میکنم نمیدونم با خودم چند چندم

پدر بزرگ منم دعانویس بود ولی نمیدونم چرا خیرش به بچه هاش نمیرسید.میرفتیم خونشون مثلا از بازیگرای میومدن پیشش برای تشکر و گل و اینا میاوردن.اینی که میگم مال15 سال قبله که یادمه الان که فوت کرده.هرچی خاله ها و داییم میگفتن برامون یه دعا بنویس فلان جور بشه میگفت چاقو دسته خودش رو نمیبره😕😕😕

می نوش که عمر جاودانی، اینست

خود حاصلت از دور جوانی، اینست

هنگام گل و باده و یاران سرمست،

دریاب دمی، که زندگانی اینست؛

خیام

خدابیامرزتشون.

یعنی عاشق پستهاتم چون میخواستم  خاطره ای مشابه را بگم از. یکی از. دوستان 😂😂

عرفان ریاضت داره کار هرکسی نیست.منم خیلی علاقه دارم ولی افسوس اینقدر خرافات داخل همه چیز شده نه میشه این طرف رو درست نگه داشت نه اون طرف

هرچی بیشتر میرم سمتش سوال هام ده برابر میشه و من خیلی ناتوان تر

واقعا بده هزاران سوال تو ذهنت باشه ولی جوابی براش پیدا نکنی

یه جورایی در این موارد ندونستن بهتر از دونستنه

خدا رفتگان شما رو هم بیامرزه

😘😘😘بگو ببینم شاید فامیل باشیم😂😂😂

ای دل تو به ادراک معما نرسی، 

در نکته زیرکان دانا نرسی

اینجا ز می و جام بهشتی میساز،

کانجا که بهشت است، رسی یا نرسی؛ 

خیام

بامداد پایه عرفان روی عشقه عشق از. عقل دوره عاشق که بشی دیگه اطرافت را نمیبینی رنج مثل دیگران ندیدن  و. مثل بقیه نبودن خوب همون ریاضتشه 

گفت که دیوانه نه‌ای لایق این خانه نه‌ایرفتم و دیوانه شدم سلسله بندنده شدم
گفت که سرمست نه‌ای رو که از این دست نه‌ای

کلا  عرفان دور. از علمه پایه ای روی عشق استواره

آورد به اضطرارم اول به وجود،

جز حیرتم از حیات، چیزی نفزود

رفتیم به اکراه و ندانیم چه بود،

زین آمدن و بودن و رفتن، مقصود؛

خیام

چیزی توی همین مایه را دوستم گفته بود. میخواستم تعریف کنم پستت را دیدم 

راستش نه فامیل نیستیم از. هفت نسل انطرفتر تا حالا همگی به این موارد. زیاد. معتقد. نیستیم جدی میگم نه ما با جن و ....کار داریم نه انها به ما مسالمت امیز داریم زندگی میکنیم 😂😂😂😂