طبقه پایین جاریمه،یه آدم پررو و سمج و پرحرف 
یعنی هردیقه هرروز زنگ میزنه چرت و پرت میگه منم کم حرفم اون فقط حرف میزنه 
همه چیمون جداست حیاط و درمون هم جداست ولی خونه ها رو همه  
آزادی ندارم اصلا 
هرلحظه میگم الان زنگ میزنه  
الان دوباره اومده تو حیاط صداش میاد قشنگ زنگ زده به گوشی و تلفن خونه چندبار همین الان، جواب ندادم مجبورم یه جا بشینم تا فکر کنه خوابم یا خونه نیستم بخدا اکثر موقع ها چهاردست و پا راه میرم 
یا یهو مامانش یا باباش یا شوهرش زنگ میزنه که فلانی جواب نمیده گوشیشو برو ببین چی شده! 
نگو خانوم خواب بوده مثلا ۹ شب یا ۱ بعداز ظهر 
خستم بشدت