همین دیگه بگید برام
اینکه اهل تفریح بیرون از منزل و مسافرت هست یا ن
خانواده و وضع مالیش
اخلاقش مشخص نبود اون اوایل
پدرم‌به معرفت و انسان بودن طرف اهمیت میداد میگفت پول میاد بعدا
پولی که من میخواستم نیومد ولی
من موندم وزندگی حقوق بگیری
زیاد به افسردگی شون دقت نکردم، و رابطه و رفتار بد پدرشون با مادرشون، الان همسرم همه اینارو داره
متاسفانه ۲ تا چیز
اعتقادات مذهبی
وضع مالی
در واقع به هیچ چیزی توجه نکردن خانوادم
ازدواجم کاملا سنتی بود
من از زندگی مشترکم خیلی راضی ام بنظرم زندگی متاهلی برای من مثل بهشت بود چون شرایط خانوادگی خودم زیاد خوب نبود ...فکر نمیکردم شوهرم اینقدر صبور باشه البته گاهی ام پیش میاد که ناراحتم ولی درکل خیلی راضی ام خداروشکر ... فقط اینکه شوهرم قبل ازدواج یعنی زمان دبیرستان و نوجوونیش عاشق یکی بوده البته بعدشم کامل فراموشش کرده چون میگفت عشق کودکانه بوده وقتی ام‌منو دیده به گفته ی خودش تازه فهمیده عشق واقعی چیه و رابطمونم خیلی عاشقانست... شوهرم خودش اون دختررو رها کرده ولی این موضوع خیلی برام ناراحت کنندست تنها چیزی که ازارم میده همینه ... البته اخلاقای خاصی ام داره ولی خب من باهاشون مشکلی ندارم مثلا اهل مهمونی نیست فرقی ام نداره خونه ی فامیلای من یا خودش ...من همیشه تنها میرم مهمونی مگر ایکه خیللیییی استثناپیش بیاد ولی ازاین موضوع ناراحت نیستم
خدا رو شکر بقیه فاکتورا
مثل سالم بودن
مقید بودن
متعهد بودن
اخلاق معمولی رو ب خوب
و....
همه رو ازقبل پیش بینی کرده بودن و دقت کردن و خوبه
ولی این یکی. و اصلا بهش دقت نکردم متاسفاته
