بزار منی ک پر از تجربه ام برات بگم
سه ساله طبقه بالاشون میشینم
یکساله بچه آوردم چون بچه داری بلد نبودم از صبح ساعت ده پایین بودم تا ۱۲ شب برای خواب میومدم بالا
اونم چون شوهرم کمکم میکرد
خلاصه انقد خودمو بی ارج قرب کردم ک الان راحت میان در یخچالم سر گازم هرچی میخان بر میدارم انگار اومدن سوپر مارکت
۱ تو رو نده
۲ هرزو نرو پایین دعوت به دعوت برو حوصلتم سر رفت هرجایی برو جز پایین
فک کن پایین همسایه ای
کاری ک من کردمو تو نکن