2777
2789

خودم ۱۳ سالم بود کلاس هفتم بیشتر همکلاسی هامون پریود شده بودن 

ما با اکیپمون که یه ۱۰.۱۲ نفر می‌شدیم رفتیم ۳ شب اعتکاف من یه دل درد داشتم یه چند بار رفتم سرویس لکه خون دیدم نوار همراهم نبود دستمال گذاشتم روز آخر بود زنگ زدم بیان دنبالم 

قبل از این که برم اونجا مامانم گفت نوار بردار حوصله نکردم گفتم این همه نشدم این ۳ شب هم نمیشم 😂

من  ۲۰ روز قبل تولد ۱۳ سالگیم پریود شدم معدلم هم ۲۰ شده بود برا اولین با هم اعتکاف رفته بودم برا همین کلی کادو به مناسبت های مختلف گرفتم😂😅  

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

من باغ پدربزرگم بودین با بابام خیلی راحتم جیغ کشیدم باباااا دوید اومد سمتم گفت چی شده یه طوری نگاهش کردم خودش گفت آرهههه؟🥲😂

آخه مامانم جریان پریودیو بهم گفته بود کامل 

پیشونیمو بوس کرد رفتیم خونه به مامانم گفت بهش نوار بده 

❤️❤️

من ده سالم بود 

يه گندي زدم اساسي

مهمون از شهرستان داشتيم رختخواب انداخته بوديم شب بخوابيم همه رو زمين 

منم خوابيدم صبح پاشدم ديدم تشك لكه شده ، واسه اينكه جلو مهمونا ضايع نشم و كسي نفهمه قضبه چي بوده با خودكار ابي رو لكه خون رو رنگ كردم 

فكركنين چه افتضاحي شد 

نميدونم چي تو مغزم رخ داد كه اون كار رو كردم


خدارو شكر صدهزار بار

من۱۱سالگی

برای شام‌خونه بابابزرگم بودیم رفتیم سرویس دیدم‌خوووون‌اومدم فک کردم دارم میمیرم 

با اینکه مامانم برام‌توضبح داده بود اما تصور میکردم‌چندقطره باشه ن انقدر زیاد

خلاصه تا اخر شب با لباس خونی موندم‌و همش میگفتم‌امشب میمیرم

اخر شب ب مامانم‌گفتم انقدر بهم‌خندید و نوار داد و همون شب هم‌ابله مرغون گرفتم 

خلاصه اولین بار خیبی سخت گذشت

دوم راهنمایی بودم فقط دردمیکشیدم دریغ از اینکه یکی به دادم برسه هیچ میمردم وزنده میشدم همشم گریه میکردم تااینکه شوهرکردم  باورکن جاریم وخواهرشوهرم بهم مفنامیک اسیددادن وکمرمو ماساژ میدادن 

بی شک باران زیباترین نعمت خداست

می‌خواستیم بریم خونه عمم 

ترسیدم به مامانم گفتم اینقد خودش رو زد و ابراز تأسف کرد ریدم تو خودم 

پدرش نشستم چند ساعت گریه کردم 

هیچ وقت یادم نمیره مامانم باعث شد در حد سکته برم دیگه الان که الانه بهش نگفتم درباره پریودم 

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز