من وقتی یه چیزی از شوهرم میخوام که نمی تونه برآورده کنه یا اصلا دلش نمی خواد برآورده کنه
بعد از خواسته من نفرینم میکنه که خدا جوابتو بده مریض بشی ومنم فردای اون روز حتما مریض میشم
خواسته های من معقوله و اصلا چیزی نمی گم که براش سخت باشه مثلاً گفتم یه گردش و به طبیعت بریم زود فاز منفی گرفت.
و یا اینکه بگم یه ساعت بریم دور بزنیم با ماشین و پارک و جایی بریم بچه ها خوش باشند
دیگه با خدا قهرم میگیره چون حق با منه ولی نفرینش منو میگیره و هرچی بگم زود میگه نفرینت میکنم و الان هم سر یه موضوع خیلی خیلی ساده و بی ربطی به من گفت ایشالله درد بدی بگیری
من که همه چی مو به خاطرش از دست دادم زیبایی و جوانیمو به پای زندگی و بچه ها و اخلاق بدش از دست دادم
نیازها و خواسته هامو که هیچ وقت برآورده نشدن ولی بازم خدارو شاکرم