من کلا پیش مامان بابام زندگی نمیکنم مجردم هستم حالا بنا به دلایلی ، اینو بیخیال
بعضی وقتا ک کلاس دارم میگم منو ببرن
الان اونا باید میرفتن یه جایی یه جلسه ای مامانم چندتا همکاراش دنبالش با بابام آورده بود برن باهم جلسه ک تو راه دنبال منم اومدن .
بعد گفتم برگشتنی حالا خودم میرم بعد گفتن نه میایم دنبالت
بعد الان زنگ زدم به بابام ، با اینکه میدونستم بابام موقع رانندگی همیشه صدا رو بلندگو میزاره گفتم میای دنبالم
گفت نه معطل میشی خودت برو چون باید همکار های مامانم میرسوند خونه
یهو منم گفتم میتونستی بگی حداقل یا میخوای بیام یا خودت برو حق انتخاب بدی بعد یهو داد زدم گفتم تو بقیه رو میرسونی من که دخترت هستم نمیرسونی
گفت صدات رو بلندگو هستن شنیدن گفتم بشنون
بازم داد زدم گفتم من دخترت هستم به من اینطوری میگی یعنی چی این چه حرفیه
بعد گفت باش میام
حالا همکارانش هم شنیدن ولی باید میشنیدن
منم دلم تنگ میشه براشون به همین بهونه میخوام ببینمشون مهم نیست چقدر معطل بشم