البته عقد بودم که این اتفاق افتاد. هنوز خونه خودم نرفته بودم.
فروزی ناراحت شدی ازت سوال کردم?
آره پسر بود. شرایط مالی و تحصیلیش هم خوبه
مرسی جسیکای عزیز
برام دعا کن میبوسمت
برام دعا کن میبوسمت
اگه ممکنه برام آدرس تاپیکشو بذار مرسی
خونه مادربزرگه ی عزیز
خونه مادربزرگه ی عزیز
همش دروغ مىگه ىعنى حرفه اى شده, ختر ختر هم ه کارى کدملی اىن ولش نکرد اواىل گولم زد که دىگه خبرى نىس ولى بعدا تماساشونو دىدم که ىادش رفته بود بپاکه.خىلى خانواده عقب مونده اى هستن کار کردن زنو بد مىدونن مىگن اوناىى که کار مىکنن خرابن.زن نباىد ادامه تحصىل بدن.گفتم مىرم رانندگى ىاد بگىرم پدر شوهرم مىگه لزومى نداره زن ىاد بگىره.ش هرم هىچ حرفىو نمىتونه نگه داره همه چىو مىگه بهشون.همش تو زندگى منن
دوران سختی باهاش داشتم. یک دیوانه عاشق به معنای واقعی بود.
مارگارت یک چیزی بگم اون تاپیک نرو افسردگی می گیری باز خودت می دونی گلم
قبلا دوست دختر داشته ىعنى اىن چندمىن باره.ولى اىن اخرىو ول نمىکنه
مارگارت تاپیک های شاد برو
خدا از سر دخترایی که میفتن بجون زندگی مردم نگذره.
مرسی مارگارت جان . متقابلا. //// دیانا جان سعی کن از رفتن و مشاوره گرفتن خسته نشی اگر دیدی مشاورت نمیتونه حرفاش کار کنه روی تو مشاورتو عوض کن و بتنهایی هم که شده اول خودت ادامه بده برو و خسته نشو و سعی کن که خانواده هاتونو در کار نیارید چون شدت میدن به اختلافاتون و از روی عصبانیت بدترش میکنن و تلاشتو بکن که در وهله اول زندگیتون رو صلح و سازش بدین در درجه اخر اگر حل نشد به جدایی فکر کن . زندگی ساختنش سخته و خراب کردنش اسون.
آره راحله جون...حرفت درسته.
مارگارت خواستگار داشتی
با خانواده زندگی می کنی?
با خانواده زندگی می کنی?
خانواده من همش سعى مىکردن منو به راه بىارن و ارومم کنن ولى وقتى واقعىتو فهمىدن باهاش صحبت کردن باز ادم نشد بابام مىگه باىد زهرچشم بگىرىم همون حرفى که مشاور زدقراره 14 برم واسه مهرىه.چون شوشو به برادرم گفته مىره شکاىت عدم تمکىن.برادرم مىگف انگار از خداشه جداشىن فقط داره فىلم بازى مىکنه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
6 ثانیه پیش
7 ثانیه پیش
8 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
