تو این چند روز اصلا نه بحث کن نه کار خونه بیخیالشو
فقط بشین تست بزن همین
پدرم هم از این وضع خیلی ناراضیه اما هیچی قبول نمیکنه فکر میکنه ما داریم به ضررش میگیم
ما میگیم خونه ما هرچقدر هم کار داشته باشه کارش سنگین و زیاد نیست میره اونجا سه تا بچه تپل مپل رو هی جابه جا میکنه با این سنش کمرش و گردنش درد میگیره
حق حیات اینه که شماها و اون خواهرشو و پدرت و همتون متوجه باشید اون زن بجز رسیدگی به خورد و خوراک و نظافت و بشور و بساب و کار کردن و پول درآوردن برای شماها، حق دیگه ای هم داره. حقی مثل این که یه روزایی فقط ما خودش باشه بدون شماها. یه ساعتهایی استراحت کنه بدون نگرانی برای شماها، یه وقتایی برای خودش بره تفریح و مسافرت بدون دغدغه ی شماها، یه روزایی اگه خسته یا مریض و حتی بی حوصله اس نره سرکار بدون نگرانی برای خرج شماها،
حق حیات داره ... حق زندگی داره.... حقی که همتون به یه نحوی ازش گرفتید... درست مثل میلیونها مادره دیگه
عزیزم خب منم دارم همینو میگم وقت نمیکنه یه ارایشگاه بره به خودش برسه وقت نمیکنه بره یه رستوران با خودش خلوت کنه اخه اصلا ما به درک خونه و زندگی به درک پس خودش چی اخه مگه نگه داشتن 3 تا بچه ی تپل که هنوز راه نرفتن کار راحتیه هر بار بخواد اونارو بشوره کمرش نابود میشه
مجبورش که نکردن خب نره نگه نداره بشینه به خودش برسه اصلا خونه زندگیم به درک
کاش حداقل خالتون یه کمکی کنارش میذاشت چه خبره ادم شاغل مگه ۳تابچه میاره
