سلام دوستان شبخوش من و عمه شوهرم با هم ۳ ساله قهریم چونکه خیلی فتنه است و تو زندگیم دخالت میکنه منو زجر داد با اینکه ۱۷ سال سن شدم( پدر شوهر و مادر شوهرم ندارم حس گرفته بود همه کاره منه)
تو تاپیک های قبلیم هست خاستیت کامل بخونید
توی این ۳ سال هیچ راهی باهم نداشتیم و همه طایعه و شهرم حق رو ب من دادند ولی الان متوجه شدم ک شوهرم قبلا چندین بار با خودش بردش مراسم ( مراسم هایی ک مسافتشون نیم ساعته ۵۰ دقیقه اس) بدون اینکه من بدونم و الان ی هو از دهن خاهرشوهرم پرید
حالا آتیش گرفتم
نمیدونم چکار کنم. ب شوهرم پیام دادم زود بیا سراغم (مهمونیم)
بریم خونه خودمون کارت دارم
باردارم ۵ ماهه اینقد حرص خوردم دارم میترکم
من سر شوهرم با اکثررررفامیلم از جمله عموم قطع ارتباط کردم چونکه خوشش نمیاد باهاشون رفت و امد کنه
هر کاری خاسته کردم با همه چیش دارم میسازم
فقط با ننه و بابا بزرگم و بابام و مامانم در ارتباطم
اگه رفتیم خونه چکار کنم قرار ما نبوده ک همچین چیزی پیش بیاد.
دلم میخاد برم خونه جنگگگگ بزرگی راه بندازم دارم اشک میریزم
بگین رفتم چی کنم چی بگم
تازه شوهرمم گیر داده بود قبلا باهاش اشتی کنیم و مخالفت کردم من
چون فقط سعی داره با جادو و جنبل زندگیمو نابود کنه دختر خودشو بگیره برا شوهرم.
شوهرمم اینارو کاامل میدونه و ازش دیده اما میگه عممه چکارش کنم
میگم برم خونه با داد حرفامو بزنم یکم سبک شم حس میکنم بچه اومده تو حلقم مثل بغض
قران هم بیارم بهش بگم اگه دفعه ی دیگه بدون هماهنگی با من ببریش با خودت یا بهش پول بدی خدا نابودت کنه بذارت سینه قبرستون
قسم بخوره ک دیگه تکرار نکنه
کی میخونه این همه رو؟
هردوتون عجیب غریبید یه عالمه قطع رابطه و قهر و حرص و ناراحتی....بیچاره بچه
چیشد؟ کیو برده؟ عمه شو؟؟ نه دعوا نکن اگر میخوای بهش بگی با چرب زبونی بگو من دوست ندارم اینکارو بکنی. البته اگه عمه ش کسیو نداره ک گناه داره
به دنیای مطلوب همسرتون حمله نکنید
حل که نمیشه هیچ همه چیز میفته گردن خودتون
خیلی حساسی🥺
آروم باش عزیزم خدای نکرده خیانت که نکرده
برای همینکه میگن توی سن کم ازدواح نکنید و بچه دار نشید بخصوص وقتی در مورد رابطه اطلاعات صحیحی ندارید و کنترل احساساتتونم دستتوت نیست.
اولل اینکع شما بارداری اولویت شمایی بعدم بچت
بعدشمبا عمش رفته با معشوقش نرفته که بنظرم اصلا به روت نیار خیلی ریلکس موضوعو بیان کن و یا بگووو ناراحت شدی جنگ راه ننداز فعلا بذار برای اون اخر اخرا
من موافق نیستم. روتون روی هم باز میشه نقطه ضعفت میاد دست همسرت بارداری برات استرس خوب نیس
نه تو رو خدا بارداری به بچه رحم کن نمیخاد داد و فریاد بزنی همینا رو آروم بگو مننمیدونم ما زنا چرا اینقدر بی سیاست هستیم
