اومدم نتیجه تاپیک قبل رو بزارم (خب چون خودم معمولا نسبت به نتیجه تاپیکا و راهنماییا کنجکاو میشم گفتم بزارم)
خودم که دیگه دوس نداشتم برم ولی خیلیاتون گفتید برو و همون لباس رو بپوش بفهمن رئیس کیه 😂
قرار شده بود مادرشوهرم بیاد دنبالم و باهم بریم که تا ساعت ۸ خبری ازش نشد(اذان هم گفته بود قطعا افطار صرف شده بود دیگه) ! من گفتم شاید شوهرم بهش گفته که خانمم نمیاد تا مادرشوهرم اشتباها به خط خاموشم زنگ زده
بعدش به شوهرم زنگ زده که چرا عروس خاموشه اونم گفته حالش خوب نبود (باهام هماهنگ کرد)
چون خیلیاتون گفتید به حرف بقیه اهمیت نده ولی برای نظر شوهرت احترام و ارزش بزار
به شوهرم پیام دادم و گفتم من فقط نظر تو برام مهمه و نظر بقیه مهم نیست
چون تو دوست نداری باهم میریم دوتا مانتو دیگه میخرم
یکی برای نوروز یکی دیگم برای عید فطر قبول کرد و یه شومیز سفید بلند تر دیگه جایگزین شومیز قبلی کردم (فرقش فقط ۴ انگشت بود ولی دهن بقیه رو بست )
ولی درس عبرت شد برام فقط با خودش برم خرید