2777
2789
عنوان

خواب قیامت

336 بازدید | 17 پست

خواب قیامت رو دیدم

همه چی ریخت، طوفان های مغناطیسی شد باران های اسیدی ریخت همه چیو حتی کوهارو دریاهارو جنگل هارو از بین برد همه ی دنیا خاک شد هر جارو نگا میکرد فقط خاک طوسی رنگ بود اثری از زندگی دیده نمیشد.

یادمه یه مغازه ی کفش فروشی رفته بودم قبلا، سر اینکه مدلی که دوس داشتم سایز منو نداشت چقدر حرص خورده بودم، دیدم همه کفش های خوشگل و نوش لایه سنگ و خاکن. چه وسایل خوشگلی تو خونه هامون داشتیم که نسل اندر نسل نگه داشتیم و الان اینور اونور پرت شده بودن حتی طلاها و جواهراتمون. همه چیز چقدر بی ارزش به نظر میومد، آدم حسرت میخورد که چرا عمرشو صرف حرص خوردن و بزرگ کردن این چیزا تلف کرده. ولی هیچ آدمی رو نمیدیدم. تنها و سرگردان داشتم اینور اونور میرفتم. هر از گاهی صداهای ترسناکی از آسمون میومد.

از اینکه چرا من هنوز نمرده بودم و آدما کجان وحشت کرده بودم. یه دنیای بی انتهای خاکی بدون هیچ جنبنده و موجود زنده و مرده ای

بهترین چیز رسیدن به نگاهیست که از حادثه عشق تر است...

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خیر باشه ان شاالله 

❤خدایاااا خودت به عزیزام و خودم سلامتی وعاقبت بخیری تو هردو دنیا بده...دوستای گلم  میشه برای اینکه سلامتی وخوشبختی وعشق آرامش و رزق و روزی فراوون حلال تو زندگیمون داشته باشیم و  شر وبدی ازمون دورباشه یه صلوات مهمونم کنین؟؟؟ شما از خدا برام بخایین شما نفساتون حقه 😥😥اگه دعام کردین خبرم کنین  منم براتون آیه الکرسی میخونم 🌹🌹

متن خوبی بود

دیدی آن شب چه شد؟😔 پدر دیگر بیدار نشد... در گوشه ی تاریک و حزن آلود خانه... دیدی پدرم چشم بست؟ بی خداحافظی، بی حرف، بی پند و ناگهانی؟ دیدی فرزندانش را؟ سیمای غمگین دخترش را؟دیدی غم چشم پسرانش را؟ دیدی نفس در سینه حبس بود؟ چشمان در تمنای اشک بود؟ دیدی غم آسمان را؟ قطرات اشک بالا را؟ دیدی سکوت پرندگان را؟ ناله ی دلگیر باد را؟ دیدی که دیگر حرفی برای گفتن نبود؟ فقط اشک بود و اشک بود؟ دیدی که روز به سیاهی شب بود؟ آفتاب به سردی یخ بود؟ دیدی که دیوار ها را تاب ایستادن نبود؟ شمع را جان سوختن نبود؟ زیرا که دیگر عشق نبود🖤گرما نبود😭پدر نبود... 😔😔
اره کن فیکون میشه در قران هست فکر کنم

اره. فقط نمیدونم چرا بعضیا مسخره میکنن و میخندن. هنوزم وحشت دارم

بهترین چیز رسیدن به نگاهیست که از حادثه عشق تر است...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز