2777
2789
عنوان

ب نامزدم گفتم میخام ی نفرو ببینم ولی نپرس

| مشاهده متن کامل بحث + 11270 بازدید | 168 پست
گفتمش همون دیروز  نمیگف اصرار داشت حضوری ببینیم همو

چه اصراری مگه میخواد مسئله فیزیک حل کنه حرف مهمی داشت پشت گوشی میگفت به نظر من زنگ بزن بگو من فک کردم و به نظرم حرف زدنمون لازم نیست هرچی میخوای پشت گوشی بگو

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

من بودم کامل به همسرم میگفتم جریان چیه 

همسرم الان دوست منه و اون صد در صد دشمن من 

چیزی شبیه این واسه من پیش اومده ولی نامزدش نبوده و به منم زنگ نزده به خود همسرم پیام میداد 

همسرم همون اول پیام رو نشونم داد و من بهش اجازه دادم جوابش رو بده و کنار خودم باهاش چت کرد بعدش که دید آبی واسش گرم نمیشه کاسه کوزش رو جمع کرد

اینجور آدما فقط دنبال فتنه انداختن هستن حتی اگر ازدواج کنن

همسرت گفت نامزدیشون سر چی بهم خورده؟  بعد که حرفاشو شنیدی میشه منم تگ کنی یا ریپلایم کنی بگی چ ...

نامزد نبودن عزیزم ازدواج کرده بودن 

ب گفته جفتشون سازش نداشتن،سر کوچیکترین چیزا اختلاف داشتن ،هیچوقت نتونستن همو دوس داشته باشن و.....

باشه عزیزم تگت میکنم

من حتما بهش میگم منتها بعد از دیدارمون  شب میگم بهش  دلم میخاد بدونم میخاد چی بگ

من جای همسرت بودم ناراحت میشدم 

اتفاقا من بودم به همسرم میگفتم خودت من رو برسون بیرون منتظرم وایسا تا صداش رو ضبط کنم بیام😁

اون طرف هم حساب کار میومد دستش

من بودم کامل به همسرم میگفتم جریان چیه  همسرم الان دوست منه و اون صد در صد دشمن من  چیزی ...

به نظرم تا همینجا که به همسرش گفته کافیه 

اگه بیشتر بگه ممکنه یه موقع اگه چیزیم باشه ممکنه همسرش مثلا زنگ بزنه خانمه رو تهدید کنه که حرف نزنه 

چه اصراری مگه میخواد مسئله فیزیک حل کنه حرف مهمی داشت پشت گوشی میگفت به نظر من زنگ بزن بگو من فک کرد ...

هماهنگ کردم اخه باهاش صب 

نمیدونم چ اصراری داره 

کافه ی نسبتا شلوغی نزدیک خونمون قرار گذاشتم 

من جای همسرت بودم ناراحت میشدم  اتفاقا من بودم به همسرم میگفتم خودت من رو برسون بیرون منتظرم و ...

قبلا با هماهنگی نامزدم ملاقات داشتیم 

حس میکنم ی چیزی میخا بگ او سری شاید نمیتونس 

نمیدونم .....

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792