من اصلا عادت نداشتم گوشی شوهرمو چک کنم ولی این چند ماه حس میکردم توجهش به من کم شده و اصلا تقاضای رابطه نمیکنه. انگار همش سیره.خودمو قانع میکردم ک لابد چون باردارم دلش نمیاد ولی دیگه خیلی شک افتاد به دلم. همش تیپ میزد خوشحال بود مرموز شده بود به من میگفت تو زیادی حساس شدی. گوشیشو به سختی چک کردم چون خوشش نمیاد. دیدم با منشی قبلی مطبش چت های ناجور میکنه. چت هاشونو ک دیدم بخدا دنیا رو سرم خراب شد. عکس ها و پیام های نامناسب برای هم میفرستادن بخدا حالم بد شد دیدم زنه چه عکسایی فرستاده و شوهرم چیا بهش گفته. باهاش دعوام شد. اومدم خونه خواهرمم چند روزه. اگه بچه توراهیم نبود طلاق میگرفتم ولی هم باردارم هم یه دختر شیش ساله دارم. خودم بچه طلاق بودم میدونم آسیب داره. اصلا نمیدونم چیکار کنم بخدا حالم خیلی بده. پیام منت کشی میده گل میفرسته دم در. ولی دلم شکسته ازش اعتمادی ندارم. از حرفاش حس میکنم اصلا پشیمون نیست و به خودش حق میده. با اون زن همه کاری کرده. پیام ها دیدم هفته اخر اسفند برده بودتش شمال به من گفت میره ختم مادر همکارش. انقدر ناراحتم حس میکنم میخوام بمیرم😭