خواهرم خودش متاهله چند بار بهم تذکر داد که با نامزدم رابطه نداشته باشم نیم ساعته اومدم خونش رفتم دستشویی رفت تو گوشیم چت هامون خوند میگه خاک توسرت براش خوردی خیلی گریه کردم اومدم تو اتاق درم قفل کردم روم نمیشه برم بیرون چند روز دیگه عروسیمونه من نامزدم الان عقدیم بنظرتون چی به خواهرم بگم خیلی خجالت میکشم
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
یه سری خاطرات هست که آدم خجالت میکشه حتی تو خلوت خودش مرورشون کنه چون از خودش خجالت میکشه. از حماقت زیاد، از خریتِ بیانتها، از اهمیت دادن به آدمای لاابالی...