2777
2789
عنوان

چقدر سخته تو این سن کفنتو حوله شامپوتو آماده کنی

| مشاهده متن کامل بحث + 510 بازدید | 37 پست
انقد مشکل بزرگیه ک خودتو بکشی ؟ بعید میدونم عزیزکم قوی باش درست میشه

خیلی بزرگه رفیق خیلی

زندگی نامه ای من تا ابد..... من در تاریخ 01/07/1402 بدترین اتفاق زندگیم رخ داد خیلی برای اتفاق وحشتناکی ک برام افتاد ب دستو دامن ۱۴معصوم ۵تن خدا و... افتادم ولی قطع امیدم کردن من ب حدی تلاش کردم ک این مشکلم حل بشه ک با موی سرم سفید و استخوان تنم آب شد ولی حل نشد هیچ بدترم شد           من در تاریخ07/01/1403 تصمیم گرفتم دکیه برای این قضیه و مشکلم تلاشی نکنم تصمیم گرقتم خودشکی نکنم ولی تا اخر عمرم با خنده خداحافظی کنم تصمیم گرفتم برای همیشه این دردمو بزارم یه گوشه از قلبمو باهاش سر کنم تا زمانی که موعده مرگم برسه لطفا ن کسی دعا کنه مشکلم حل بشه نه دلداریم بده.... من مثل یک مریض سرطان خون قطع امیدم.... سلام روزای پر از درد تاریخ این امضا هفتم فرودین هزارو چهارصدو سه  

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

یک ثانیه بعد خودکشی پشیمون میشی ک دیگ فایده ای نداره 

مشکلم به حدی بزرگه ک لحظه به لحظه جونمو میگیره

زندگی نامه ای من تا ابد..... من در تاریخ 01/07/1402 بدترین اتفاق زندگیم رخ داد خیلی برای اتفاق وحشتناکی ک برام افتاد ب دستو دامن ۱۴معصوم ۵تن خدا و... افتادم ولی قطع امیدم کردن من ب حدی تلاش کردم ک این مشکلم حل بشه ک با موی سرم سفید و استخوان تنم آب شد ولی حل نشد هیچ بدترم شد           من در تاریخ07/01/1403 تصمیم گرفتم دکیه برای این قضیه و مشکلم تلاشی نکنم تصمیم گرقتم خودشکی نکنم ولی تا اخر عمرم با خنده خداحافظی کنم تصمیم گرفتم برای همیشه این دردمو بزارم یه گوشه از قلبمو باهاش سر کنم تا زمانی که موعده مرگم برسه لطفا ن کسی دعا کنه مشکلم حل بشه نه دلداریم بده.... من مثل یک مریض سرطان خون قطع امیدم.... سلام روزای پر از درد تاریخ این امضا هفتم فرودین هزارو چهارصدو سه  

هيچي ارزش اينو نداره بخاطرش بميري

هيچي

هرمشكلي هم داري راه حل داره عزيزم

راهي نداشتم اينقد قوي هستي كه بتوني اوضاع رو براي خودت بهتر كني

حيف از شما كه بخواي حتي فكر مردن كني

جووني و اول زندگيته ، هزاران راه جلوته

از اين فكرا نكن عزيزم

شما توی دو سه تا تاپیک قبلیتم گفتی نی نی سایتیا فلانن برای همیشه خدافظ ولی ماشالا همچنان پر انرژی ه ...

کاش بدانی کجای خونه نشستم چحور دارم اشک میریزم

هرکار یمیکنم بخودم امید بدم نمیشه

ب همین شب قسم خیلی داغونم کاش بدونی چجوری بدون سحری افطار میکنم چجوری بدون افطار سحر میشه کاش

بخداوندی خدا برای پر بارید بودن نیست حرف دلمو زدم 

زندگی نامه ای من تا ابد..... من در تاریخ 01/07/1402 بدترین اتفاق زندگیم رخ داد خیلی برای اتفاق وحشتناکی ک برام افتاد ب دستو دامن ۱۴معصوم ۵تن خدا و... افتادم ولی قطع امیدم کردن من ب حدی تلاش کردم ک این مشکلم حل بشه ک با موی سرم سفید و استخوان تنم آب شد ولی حل نشد هیچ بدترم شد           من در تاریخ07/01/1403 تصمیم گرفتم دکیه برای این قضیه و مشکلم تلاشی نکنم تصمیم گرقتم خودشکی نکنم ولی تا اخر عمرم با خنده خداحافظی کنم تصمیم گرفتم برای همیشه این دردمو بزارم یه گوشه از قلبمو باهاش سر کنم تا زمانی که موعده مرگم برسه لطفا ن کسی دعا کنه مشکلم حل بشه نه دلداریم بده.... من مثل یک مریض سرطان خون قطع امیدم.... سلام روزای پر از درد تاریخ این امضا هفتم فرودین هزارو چهارصدو سه  
مشکلم به حدی بزرگه ک لحظه به لحظه جونمو میگیره

مشکلتو بگو ببینم چقد بزرگه

منم تا دیروز فک میکردم مشکلاتم از همه بیشتره تا یه خانومیو دیدم و زندگیشو برام گف صدبار شرمنده شدم ک انقد ناامیدم من

امسال سال سرنوشت سازیه برام...حالا که داری میخونی...از ته دلت یه صلوات برا اجابت خواسته دلم بفرست...مرسی مهربونم...
هيچي ارزش اينو نداره بخاطرش بميري هيچي هرمشكلي هم داري راه حل داره عزيزم راهي نداشتم اينقد قوي هس ...

راهی نمونده برام

تو تاپیکام هست اونحا ک نوشتم ب هر دلیلی با ی اقا صحبت کردین تو زندگی مشترک

زندگی نامه ای من تا ابد..... من در تاریخ 01/07/1402 بدترین اتفاق زندگیم رخ داد خیلی برای اتفاق وحشتناکی ک برام افتاد ب دستو دامن ۱۴معصوم ۵تن خدا و... افتادم ولی قطع امیدم کردن من ب حدی تلاش کردم ک این مشکلم حل بشه ک با موی سرم سفید و استخوان تنم آب شد ولی حل نشد هیچ بدترم شد           من در تاریخ07/01/1403 تصمیم گرفتم دکیه برای این قضیه و مشکلم تلاشی نکنم تصمیم گرقتم خودشکی نکنم ولی تا اخر عمرم با خنده خداحافظی کنم تصمیم گرفتم برای همیشه این دردمو بزارم یه گوشه از قلبمو باهاش سر کنم تا زمانی که موعده مرگم برسه لطفا ن کسی دعا کنه مشکلم حل بشه نه دلداریم بده.... من مثل یک مریض سرطان خون قطع امیدم.... سلام روزای پر از درد تاریخ این امضا هفتم فرودین هزارو چهارصدو سه  

امیدوارم کاری نکنید که پشیمونی به بار بیاد.    

 زندگی همون سخته یکی کمتر یکی بیشتر.  همه تو یه قطعه زمانی سختی داشتیم که فکر میکردیم حل نمیشه و راهش مرگه. 

 ولی حل شده. تنها چیزی که راه حلی براش نیست همون مرگه   . مرگ راه حل چیزی نیست. امیدوارم آرامش پیدا کنید و این افکار ازتون دور بشه. خواهش میکنم این افکار رو دور کنید همه چیز راه داره.  از همون کربلا و امام حسینی که رفتید زیارت می‌خوام کمکت کنه   . خودتون ازش بخواید امشب شب قدره شب سرنوشت. ازش بخواید واسطه شما و خدا بشه و  سال بعدتون رو  پر آرامش و خوشی رقم بزنه. 

مشكلت چيه خودت كه ميدوني تو كشور ما مردم همه هزاران مشكل دارن شايد بدتر از شما ولي مردن كه راهش ن ...

الان توی تاپیکم صدات میزنم بیا مشکلمو اونجا نوشتم

زندگی نامه ای من تا ابد..... من در تاریخ 01/07/1402 بدترین اتفاق زندگیم رخ داد خیلی برای اتفاق وحشتناکی ک برام افتاد ب دستو دامن ۱۴معصوم ۵تن خدا و... افتادم ولی قطع امیدم کردن من ب حدی تلاش کردم ک این مشکلم حل بشه ک با موی سرم سفید و استخوان تنم آب شد ولی حل نشد هیچ بدترم شد           من در تاریخ07/01/1403 تصمیم گرفتم دکیه برای این قضیه و مشکلم تلاشی نکنم تصمیم گرقتم خودشکی نکنم ولی تا اخر عمرم با خنده خداحافظی کنم تصمیم گرفتم برای همیشه این دردمو بزارم یه گوشه از قلبمو باهاش سر کنم تا زمانی که موعده مرگم برسه لطفا ن کسی دعا کنه مشکلم حل بشه نه دلداریم بده.... من مثل یک مریض سرطان خون قطع امیدم.... سلام روزای پر از درد تاریخ این امضا هفتم فرودین هزارو چهارصدو سه  
کاش بدانی کجای خونه نشستم چحور دارم اشک میریزم هرکار یمیکنم بخودم امید بدم نمیشه ب همین شب قسم خیل ...

خب چرا عزیزم؟ 

اون شوهر نادون بی ارزش نکبت در حدی نیست که اون‌دنیا تا ابد سختترین عذابا رو‌بدنت

بنظرم ادم‌ ضعیف و وابسته ای هستی

بخودت بیا 

جلو هرکی بدخواهته لبخند بزن و با قدرت بیشتری ادامه بده تا بسوزه از موفقیتت

آبجی من مامان از بچگی وقتی ۷_۸ سالم بود منو ج.نده صدا می‌کرد اینقدر منو با شلنگ کتک می‌زد نی قلیون برمی‌داشت اینقدر منو می‌زد که نی قلیون میشکت 

چرا؟ چون دختر بودم و اون عاشق پسر 

همیشه لباس نو برای داداشام می‌خرید من همیشه لباس کهنه های دختر خالمو میپوشیدم تا وقتی دیپلم گرفتم گفت باید بری زن پسر همسایه بشی که یه بی پول بود هیچی نداشت 

نزاشت من برم دانشگاه 

منم قبول نکردم و تا الان منشی هستم حقوقم بخور نمیره حتی نواز بهداشتی و تشک و بالشتم رو هم خودم خریدم با پول خودم هنوزم که هنوزه بهم می‌گه تو ج.نده هستی تو خرابی باید شوهر کنی بری تا ابرومو نبردی 

به داداشام الکی می‌گفت خودم دیدم سوار ماشین پسرا شده و ببرینش دکتر تا معاینش کنه 

آبجی من خیلی خون دل خوردم ولی خودمو نکشتم 

چرا؟ 

چون امید دارم همه چی درست میشه 

توهم نکن ابجی 

میخایی شمارمو بدم تماس بگیری حرف بزنیم؟

وزن شروع : ۸۱/۵۰۰. وزن الان : ۶۹/۹۰۰. وزن هدف : ۵۵ 

آبجی من مامان از بچگی وقتی ۷_۸ سالم بود منو ج.نده صدا می‌کرد اینقدر منو با شلنگ کتک می‌زد نی قلیون ب ...

اره بده توروخدا ب امام رضا دخترم مزاحمت نمیشم

زندگی نامه ای من تا ابد..... من در تاریخ 01/07/1402 بدترین اتفاق زندگیم رخ داد خیلی برای اتفاق وحشتناکی ک برام افتاد ب دستو دامن ۱۴معصوم ۵تن خدا و... افتادم ولی قطع امیدم کردن من ب حدی تلاش کردم ک این مشکلم حل بشه ک با موی سرم سفید و استخوان تنم آب شد ولی حل نشد هیچ بدترم شد           من در تاریخ07/01/1403 تصمیم گرفتم دکیه برای این قضیه و مشکلم تلاشی نکنم تصمیم گرقتم خودشکی نکنم ولی تا اخر عمرم با خنده خداحافظی کنم تصمیم گرفتم برای همیشه این دردمو بزارم یه گوشه از قلبمو باهاش سر کنم تا زمانی که موعده مرگم برسه لطفا ن کسی دعا کنه مشکلم حل بشه نه دلداریم بده.... من مثل یک مریض سرطان خون قطع امیدم.... سلام روزای پر از درد تاریخ این امضا هفتم فرودین هزارو چهارصدو سه  
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
توسط   zariqwp  |  19 ساعت پیش
توسط   bff_  |  1 روز پیش